تا چند ماه پیش سعید حجاریان خود جزو آن دسته از افرادی بود که روحانی را اصلاحطلب نمی دانست ؛ برای جلوگیری از کشیده شدن دعوای خانوادگی اصلاحات به رسانه ها در یک تغییر استراتژیک درباره برخی تحلیلها مبنی بر تفکیک اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در گفتگو با ایسنا اعلام کرد:«در حال حاضر اصلاحطلبان در کابینه دولت یازدهم حضور دارند و پایگاه اجتماعی دولت هم اصلاحطلبان هستند؛ بنابراین لازم نیست بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تفکیکی قائل شویم.»
حضور در انتخابات 24 خرداد باعث شد حسن روحانی در یک جابه جایی وسیع از جریان راست سنتی به سمت چپ مدرن حرکت کند تا بتواند آرای این جریان را بدست آورد و از سویی اصلاح طلبان برای ادامه بقای سیاسی خود به ناچار با وی همراه شدند اما اختلافات بین جریان اصلاح طلب رادیکال و جریان دولت هر روز بیشتر می شود.
چند ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم وقتی در نشست انجمن های اسلامی دانشجویان از مصطفی کواکبیان پرسیده شد؛ "آیا اصلاحات به حمایت شخصی چون روحانی که راست سنتی است می آید؟"در جواب گفت:« ما نباید هویت اصلاحطلبی خود را خدشهدار کنیم؛ اصلاحات که رحم اجاره ای نیست» اما همانجا افزود که ما پیروان محمد خاتمی هستیم.
وقتی به کوران انتخابات 24 خرداد رسیدیم، روحانی تمام تلاشش را کرد که خود را یک اصلاح طلب مدافع آزادی بیان کند اما سوابق امنیتی وی، بیانیه ای هایی که در دهه هفتاد بر علیه اصلاحطلبان نگاشته بود و نطق هایی که در آن اصلاحطلبان را ارازل و اوباش خوانده بود باعث شده بود اصلاح طلبان به حمایت از او راضی نشوند. از سوی دیگر محمدرضا عارف که نماینده تمام عیار جریان اصلاحات بود و مورد حمایت گروههای مختلف اصلاحطلبی قرار گرفته بود؛ روحانی را یک اصلاح طلب نمی دانست و حاضر به کناره گیری از عرصه انتخابات نبود.
یکی از نکات مهمی که در جامعه شناسی سیاسی باید مد نظر قرار گیرد "حیات سیاسی و وابستگی آن به پایگاه اجتماعی"است و روحانی در این عرصه دچار ضعف بسیار بود اما با سیاست ورزی خود در گفتارهای انتخاباتی هاشمی را اقناع کرد که از وی حمایت رسمی کند و خاتمی را در مقابل جریان عمومی اصلاح طلب قرار داد تا همه را مجاب کند از روحانی حمایت کنند و در نهایت با خنجری بر پیکره اصلاخات تنها کاندیدای این جریان را مجبور به انصراف کند.
انصراف غضب آلود عارف و اجماع اصلاحطلبان بر روی روحانی این توقع را در این جریان ایجاد کرد که باید دولتی اصلاحطلب روی کار آید اما روحانی از همان ابتدا بنای ناسازگاری را با اصلاحطلبان برداشت. بعد از آنکه محمد خاتمی در دیدار اصغر فرهادی اعلام کرد احمد مسجد جامعی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد خواهد بود اطرافیان حسن روحانی از موضعگیری خاتمی اعلام ناراحتی کردند و اینگونه برخوردها را اخلال در روند بررسیها و تصمیمگیریها و علایم سهمخواهی افراد و گروهها دانستند. روحانی نیز که خود شخصیتی ژنرال گونه دارد با عدم معرفی مسجد جامعی به خاتمی فهماند که نباید در تصمیامتش دخالت کند.
این آغاز ماجرای اختلاف بین جریان رادیکال اصلاحطلب و روحانی بود که ترکش های آن از سوی اصلاحطلبان بر خاتمی اصابت می کرد. اصلاح طلبان معتقدند خاتمی آنها را به پای روحانی ذبح کرده است. موسوی خویینی ها درباره مخالفت دیدار مجمع روحانیون با روحانی اعلام کرد:«دیدن روحانی رفتن یعنی مشروعیتبخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است.»
از سوی دیگر روحانی نتوانست شعارهای آزادی خواهانه که برای فعالان زن اصلاح طلب داده بود را نیز اجرا کند و حتی فائزه هاشمی که از جمله زنان فعال در ستاد روحانی بود به موضع انتقاد از روحانی رفت و در مصاحبه با اعتماد گفت:«عدم حضور زنان در کابینه بر خلاف برنامههای منتشر شده از طرف ایشان در زمان انتخابات شروع خوبی حداقل برای 50 درصد جامعه نبود.»
این رفتارهای روحانی باعث شد سعید حجاریان هم از گفتن لفظ اصلاح طلب برای روحانی پرهیز کند و اصلاح طلبان رادیکال هجمه رسانه ای زیادی را به سراغ خاتمی بردند چرا که در نظر آنان خاتمی، اصلاح طلبان را پای روحانی قربانی کرده است.
از اینرو فشارهای رسانه ای رادیکال ها به روحانی از یک سو و فشارهای خاتمی به هاشمی از سوی دیگر باعث شد از دولت سهامی، وزارتخانه ای نیز به اصلاح طلبان رادیکال برسد. وزرات علوم و تحقیقات و فناوری وزارت خانه ای بود که اصلاح طلبان همیشه برای آن برنامه داشته اند. وزارت خانه ای که در نظر اطلاح طلبان ، همواره سکوی پرشی برای یارگیری ، شکل دادن اعتراضات رادیکالی و به جریان انداختن جنبش های حزبی بوده است .
اما در ادامه روحانی با بی توجهی به خواسته های اصلاح طلبان بر مشی خود ادامه داد تا آنجا که عده ای از اصلاح طلبان اعلام کردند؛ روحانی بعد از انتخابات خود را بیش از هاشمی و خاتمی به آیت الله خامنه ای نزدیک کرده است و این خیانت به رأی اصلاح طلبان رادیکال است.
گفتنی است روحانی در مراسم 16 آذر در پاسخ به مطالبات جریان افراطی در دانشگاه شهید بهشتی مبنی بر رفع حصر سران فتنه با بیان اینکه "اگر بسیج به معنای فکر بسیجی و به معنای فدا کردن منافع شخصی و گروهی برای منافع ملی و دینی و اسلامی است، ما 75 میلیون بسیجی در این کشور داریم."خشم این جریان را برانگیخت و شعارهای تند آنها را به همراه داشت.
لازم به ذکر است بی توجهی های روحانی انتقادات هاشمی و خاتمی را نیز برانگیخت. در جلسه مجمع تشخیص زمانی که مجید انصاری خواستار نگهداری بندی از اقتصاد مقاومتی برای دریافت نظر رئیس جمهور شد، هاشمی در پاسخ وی گفت:"ما دیگر نمی توانیم صبر کنیم. چرا آقای روحانی دو هفته نیامده اند و امروز بیرون جلسه می گذارند. چرا جلسه مجمع را نمی آیند؟"
از سوی دیگر محمد خاتمی از عدم تحرک دولت یازدهم برای صدور اجازه خروج وی از کشور و شرکت در مراسم تشییع ماندلا به شدت دلخور و ناراحت است.
خاتمی تلاش داشت در قالب هیاتی دولتی به کیپ تاون برود اما دولت روی خوشی به این خواسته وی نشان نداد و در آخرین ساعات محمد شریعتمداری به نمایندگی از کشورمان در این مراسم شرکت کرد.
امروز برای جریان اصلاحات ثابت شده است وقتی روحانی خود را کاندیدایی فراجناحی معرفی می کرد؛ تمام تلاشش این بود که به هاشمی و خاتمی بقبولاند که می تواند دولتی را مرکب از کارگزارانیهای هاشمی و تندروهای اطراف خاتمی بوجود آورد تا بدین وسیله بتواند رأی جریان اصلاحات را که پایگاه اجتماعی ثابت خاتمی و هم حزبی هایش است؛ را بدست آورد و این تنها حربه ای برای دستیابی به قدرت بوده است.
افزایش این اختلافات بین طیف های مختلف اصلاحات که عده ای همچنان به روحانی ایمان دارند و عده ای از هم اکنون عبور از وی را کلید زده اند باعث شده است سعید حجاریان نیز پای روحانی هزینه دهد و اعلام کند:«در حال حاضر پایگاه اجتماعی دولت نسبت به زمان انتخابات گستردهتر شده است».
تا چند ماه پیش سعید حجاریان خود جزو آن دسته از افرادی بود که روحانی را اصلاحطلب نمی دانست البته دلیلش این بود که روحانی خود را فراجناحی معرفی کرده است. حجاریان همچنین بعد از انتخابات در گفتگو با اعتماد می گوید:«دولت حسن روحانی بر خلاف اظهارات برخی اصلاح طلبان مبنی بر تمایل به سمت جریان اصلاحات به سمت جریان راست تمایل دارد.» اما وی در یک تغییر استراتژیک درباره برخی تحلیلها مبنی بر تفکیک اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در گفتگو با ایسنا اعلام کرد:«در حال حاضر اصلاحطلبان در کابینه دولت یازدهم حضور دارند و پایگاه اجتماعی دولت هم اصلاحطلبان هستند؛ بنابراین لازم نیست بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تفکیکی قائل شویم.»
گفتنی است افزایش این شکاف ها نه تنها دلخوری هایی بین خاتمی و جریان اصلاحات و همچنین، خاتمی و روحانی بوجود آورده است بلکه اختلافات خاتمی و اصلاح طلبان را با هاشمی و تکنوکرات ها بیشتر کرده است.