برخي مي گويند «يك سال پير تر شدم»؛ بعضي ديگر معتقدند «در يك سال اخير پخته تر شدم»؛ عده اي هم فارغ از اين دو مي فرمايند «همان ..... كه بودي هستي»! اما خودم چند تار سفيد مويم را حس كردم كه در اين سال در سرم سبز شد!
از امروز كه وارد سال جديدي از زندگي ام شدم اول دعايم اين است كه «بيهوده عمر نكنم» كه عمر بيهوده هم ضرر به بيت المال مي زند؛ هم طبيعت را خراب مي كند و هم بار گناه را بيشتر مي كند چه آنكه امير المونين علي عليه السلام فرمودند:«يكي از سوالاتي كه در قيامت از انسان پرسيده خواهد شد اين است كه "عمرت را چگونه سپري كردي؟"» و اگر بيهوده باشد بايد بگويم واحسرتا!
اما سالي كه سپري كردم سال پر فراز و نشيبي بود؛ "پر فراز و نشيب"به معناي واقعي كلمه!
بسيار درس خواندم؛ كنكور را دادم و نشستم به انتظار نتايج؛
در لحظه سال تحويل علاوه بر دعا براي سلامتي امام زمان و تعجيل در فرجش؛ سلامتي پدر و مادر و بستگانم و عاقبت به خيري كه دعاي لحظه لحظه عمرمان است؛ سه دعا كردم كه خدا هر سه را برايم مقدر فرمود:
به خدمت مقدس سربازي رفتم و بعد از يك ماه در خدمت طي يك هفته ابتدا "خبر قبولي در كنكورم رسيد"و بعد از آن "خبر معافيت از خدمتم را دادند!"دو دعا در يك هفته اجابت شد.
از تير ماه روند دعاي سوم هم شروع شد و همان زمان "بله"را گرفتيم و رفتيم براي عقد؛ كه دعاي سوم نيز به اجابت رسيده باشد؛ اما همزمان آن حادثه كذايي رخ داد كه هيچ گاه صحنه آن از ذهنم بيرون نخواهد رفت و يكي از بهترين دوستانم و برادرانم را از دست دادم و روز هاي بعد از آن و حرف هايي كه مي شنيدم كه از سر جهل به موضوع برخي زده مي شد.
آنجا بود كه معني واقعي "همراهي سختي و گشايش"را فهميدم و امتحان "صبر"را خداوند برايم رقم زد؛ چند تار سفيد كه حرفش را زدم همانجا در سرم پيدا شد و گاهي تابم به تمامي مي رسيد چيزهايي گفتم و نوشتم كه امروز پشيمانم و از درگاه خداوند عذر مي طلبم.
در تمام آن روزها همسرم بود كه دردهايم را به جان خريد و همراه و همپايم بود و البته پدرم، مادرم؛ برادرانم و دوستاني كه حق برادري برايم ادا كردند و تا آخر عمر مديونشان هستم-البته پرونده اين مصيبت در سال جديد زندگيم همچنان و باز است و امتحان الهي تمامي ندارد- اما مي دانم به حول و قوه الهي و مدد امام زمان و همراهي همين دوستان و خانواده مي توانم اين را نيز به پايان ببرم.
و در آخر...
دفتر زندگي همچنان باز است و اميدهايم بر ياس ها چربش دارد كه خداوند فرموده است " لاتقنطوا من رحمة الله"(1) و اميرالمونين در دعاي منظومه مي فرمايد:«الهی فَلاتَقطَع رَجائی ولا تُزِغْ فُؤادی فَلی فی سَیبِ جودکَ مَطمَعٌ »(2) از باب خطاهايم نيز به مناجات مولايم ايمان دارم كه همراه تضرع فرمود:«الهی لَئِن جَلَّت و جَمَّت خَطیئَتــــی فَعَفوکَ عَن ذَنبی اَجَلُّ و اَوسَعُ »(3)
والسلام
پي نوشت:
1)از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53)
2)ای خدا امید مرا از درگاه کرمت قطع نکن و دلم را تاریک مگردان که چشم امیدم همه بر عطای بی انتهای توست
3)ای خدا اگر چه گناه من بزرگ و بسیار است باز عفو وبخشش تو از گناه من بزرگتر و وسیع ترست