Quantcast
Channel: مسیر
Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

انتخابات شورای شهر؛ شمایی کوچک از آشفتگی اصلاحات

$
0
0

روز گذشته انتخابات دوره‌ای ریاست شورای شهر تهران برگزار شد و مهدی چمران رئیس سابق شورا برای کسب دوباره ریاست شورا و احمد مسجدجامعی برای ابقا در مسؤولیت به رقابت پرداختند که در نهایت چمران رئیس منتخب شورای شهر تهران شد؛ انتخابی که با خود پیام‌های زیادی را به همراه دارد.

پس از برگزاری انتخابات شورای شهر در سال گذشته و حضور تعدادی از اصلاح‌طلبان در این شورا تحلیل‌های متعددی از زنده شدن دوباره اصلاح‌طلبان شنیده می‌شد؛ اصلاح‌طلبانی که رأی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز حاصل پایگاه اجتماعی خود می‌دانستند و بدین واسطه فشارهای رسانه‌ای خود را بر رئیس‌جمهور برای تحمیل نیروهای خود به دولت زیاد کرده بودند. اصلاح‌طلبان از طریق خاتمی، مسجدجامعی را که عضو شورای شهر شده بود برای وزارت فرهنگ معرفی کردند اما به دلیل دست رد روحانی، برای ریاست مسجدجامعی بر شورای شهر تلاش کردند. در آن دوران مسجدجامعی با یک رأی اختلاف ریاست شورای شهر را به‌دست گرفت و این شروعی بود برای افزایش ادعای زنده شدن جریان اصلاح‌طلبی در کشور اما دیری نپایید که اصلاح‌طلبان در بزنگاه انتخاب شهردار تهران متحمل یک شکست و یک اختلاف عمیق در بین نیروهای خود شدند.

اصلاح‌طلبان که روی گزینه محسن هاشمی به اتفاق نظر رسیده بودند با رأی مخالف یکی از نیروهای اصلی خود (الهه راستگو) مواجه شدند و در کوران انتخاب شهردار قافیه را باختند و با هجمه‌های شدید به راستگو انشقاق و اختلاف در بین خود را نیز بیشتر کردند.

پس از آن اما اصلاح‌طلبان شکست دیگری را نیز در بهمن ماه متحمل شدند. در اواخر دی ماه موضوع ریاست شورایعالی استان‌ها مطرح شد که در آن اصولگرایان با معرفی مهدی چمران پا به میدان گذاشتند و در نهایت وی در اول بهمن 1392 با 45 رأی موافق از مجموع 70 رأی مأخوذه رئیس شورایعالی استان‌های کشور شد.

انتخاب رئیس شورای شهر تهران اما این روزها در صدر اخبار قرار گرفته بود. اصلاحاتی‌ها تمام تلاششان را کردند تا با به تعویق انداختن جلسه انتخابات، آرای بیشتری را برای خود جمع کنند. روز یکشنبه مهدی چمران درباره دلایل به تعویق افتادن انتخابات گفت: نظر شخصی مسجدجامعی این بود که انتخابات سه‌شنبه برگزار شود اما مسجدجامعی می‌گوید از اعضای شورا استمزاج کرده است.

در این رابطه مهرداد بذرپاش، عضو هیات رئیسه مجلس گفت: خبرهای رسیده حاکی از آن است که وزارت ورزش و جوانان در انتخابات هیأت رئیسه شورای شهر تهران اعمال نفوذ و دخالت می‌کند. اگر این موضوع صحت داشته باشد، مجلس ساکت نمی‌نشیند و حتماً موضوع را به جد پیگیری خواهد کرد. رئیس اسبق سازمان ملی جوانان در ادامه گفت: بهتر است وزارتخانه، موضوع جوانان و ورزش را با جدیت پیگیری کند و خود را درگیر حواشی نکرده و به طرفداری از یک جناح خاص وارد عرصه شورای شهر نشود.

شاکری نیز گفت: از فشارها به اعضای شورا برای انتخاب هیأت رئیسه می‌توان سریال ساخت. عضو شورای شهر تهران افزود: یک وزارتخانه عضو ورزشکار شورا را تهدید کرده که برایش محدودیت ایجاد می‌کند. شاکری خاطرنشان کرد: به یک عضو اصولگرای شورا مأموریت دادند در زمان انتخابات غایب باشد تا یک رأی این طیف کم شود. بر همین اساس و با توجه به حضور تعدادی از ورزشکاران کشورمان در شورای شهر تهران، گفته می‌شود لابی‌های سنگینی با این ورزشکاران آغاز شده است. لابی‌هایی که با توجه به حضور برخی از این ورزشکاران در برخی فدراسیون‌ها می‌تواند به معنای فشار یا دستور از بالا هم تلقی شود. این اقدام یک بازی سیاسی غیرقانونی است.

به‌گفته اعضای شورای‌شهر، وزارت ورزش و جوانان در حالی یک بازی سیاسی را در شورای شهر تهران آغاز کرده که اکنون انتظار و مطالبه افکار عمومی از این وزارتخانه آن است که در آستانه بازی‌های آسیاسی تدابیر ویژه‌ای برای موفقیت کاروان ورزشی ایران اندیشیده شود. هفدهمین دوره بازی‌های آسیایی از 28 شهریورماه در کره‌جنوبی آغاز خواهد شد. ایران در دوره گذشته این مسابقات توانست در رتبه چهارم قرار گیرد که جهش چشمگیری در حوزه ورزش بود. گودرزی، وزیر ورزش و جوانان البته چندی پیش گفت این رتبه ایران در دوره قبل تصادفی(!) بوده است. این اظهارنظر واقعیت را درباره شرایط موجود در این وزارتخانه نشان می‌دهد.

اما رسانه‌های اصلاح‌طلب که درباره عدم موفقیت استیضاح وزیر علوم تلاش‌های غیرقابل تصوری کردند و در نهایت شکست خوردند در این باره کمتر خود را درگیر کردند تا شکست محتمل دیگر را با هزینه‌های سنگین پرداخت نکنند. مهدی چمران چند روز قبل از این اعلام کرده بود کاندیدا می‌شود و از همان زمان رأی‌ها تقریبا مشخص بود تنها چند رأی بود که بیشتر مربوط به همین ورزشکاران می‌شد و ظاهرا فشارهای وزارت ورزش و جوانان بر آنها را به همراه داشت.

دیروز در نهایت نتیجه انتخاب هیأت رئیسه شورای شهر مشخص شد و مهدی چمران با اختلاف آرای بالایی با 18 رأی به عنوان رئیس جدید شورای شهر انتخاب شد. این انتخاب نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان نه تنها پایگاه اجتماعی چندانی در جامعه ندارند بلکه شکاف‌ها و انشقاق‌های درونی خود را نیز نتوانسته‌اند ترمیم کنند.

اگرچه برخی پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال گذشته را دلیل داشتن پایگاه‌های اجتماعی تلقی می‌کنند اما حالا و پس از گذشت یک سال برخی اظهارنظرهای واقعی برخی اصلاح‌طلبان مبنی بر «گفتمان نداشتن» دولت روحانی به وضوح قابل مشاهده است. محمدرضا تاجیک از تئوریسین‌های اصلی اصلاحات در گفت‌وگویی اخیرا اعلام کرده بود دولت روحانی گفتمان ندارد که ترجمان دیگر صحبت وی اینگونه خواهد بود که دولت روحانی مبتنی بر یک پایگاه اجتماعی ملتزم به یک گفتمان روی کار نیامده است!

انتخابات هیأت‌رئیسه شورای شهر یک شمای کوچک از وضعیت نابسامان اصلاح‌طلبان در حوزه پایگاه اجتماعی و انسجام درونی است؛ چنانکه تشکیل یک تشکل جدید، احزاب اصلاح‌طلب را بی‌سر و سامان کرده است. یکی از سران اصلاح‌طلب چندی پیش گفته بود: «چرا باید بدنه ناچیز خود را چندپاره کنیم». یک عضو حزب اعتمادملی هم با هراس از تشکیل تشکل جدید پیشنهاد تشکیل حزب فراگیر اصلاح‌طلب را داده است.

بدنه اصلاح‌طلبان آنقدر شکننده شده که وقتی صحبت شکل‌گیری حزب ندا می‌شود همه اصلاحات دچار تزلزل می‌شود به طوری که دبیرکل یک حزب مطرح چند روز قبل در مصاحبه با روزنامه‌ای می‌گوید: «وقتی من کنگره سالانه‌ام را با 10 نفر آدم برگزار می‌کنم و سالنی که می‌گیرم خالی است و آبروی من می‌رود، خب «ندا» یعنی چه؟»

عدم وجود پایگاه اجتماعی، انشقاق درونی و نبود یکپارچگی در جریان اصلاح‌طلب و خطاهای دولت که هزینه‌های آن را به دلیل حمایت‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات باید آنها متحمل شوند، همه فشارهایی است که اصلاح‌طلبان را در 2 انتخابات مهم آینده یعنی مجلس شورای اسلامی در زمستان94 و انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تهدید می‌کند.

در این میان آنچه اهمیت دارد سیاست‌ورزی افراد در ادامه راه است. هرچه جریان اصلاح‌طلب امروز از فقدان پایگاه اجتماعی و عدم انسجام درونی رنج می‌برد، اصولگرایان از پایگاه اجتماعی مناسبی برخوردارند و می‌توانند با سیاست‌ورزی عقلانی و انسجام درونی برنده 2 انتخابات آینده باشند.

آنچه امروز اهمیت دارد، آن است که اصولگرایان نباید در بازی جریان رسانه‌ای دولت بیفتند و با دو‌قطبی‌هایی که آنها شکل می‌دهند وارد زمین بازی شوند. دولت روحانی بویژه پس از همه‌پرسی ملی انصراف از یارانه‌ها که واقعیت اجتماعی تنهایی دولت را نمایان کرد، به دنبال «برساختن» دوقطبی‌های عامدانه است تا قطبی که خودش در آن قرار می‌گیرد نسبت به قطب رقیب برتر باشد. این استراتژی در دولت، محصول شرایط اجتماعی دولت و نداشتن پایگاه اجتماعی است. به‌عبارتی باتری اجتماعی ماشین دولت از شارژ تهی شده و از درون جریان حامی دولت پیش از انتخابات نیز کمتر شارژ می‌شود، در نتیجه نیاز به شوک از بیرون دارد. این دوقطبی‌سازی‌ها برای تامین آن شوک بیرونی است. جریان رسانه‌ای اصلاحات نیز دل به همین دوقطبی‌ها خوش کرده است تا در این کارزار خود را یک طرف ماجرا تعریف کند و از آن به عنوان اهرمی برای انسجام درونی و ایجاد پایگاه اجتماعی بهره جوید.

دولت یازدهم برای ساخت دوقطبی‌های مدنظر خود 3 تاکتیک را در دستور کار قرار داده است؛ تاکتیک اول «معطوف به آینده» است و در قالب این سخن که «نگذاشتند کار کنیم» اجرا می‌شود،  تاکتیک دوم یعنی «معطوف به گذشته» در قالب این موضع که «عملکرد دولت گذشته آنقدر خراب بود که حالا حالاها نمی‌توان کار کرد» تفسیر می‌شود و تاکتیک سوم «دوقطبی‌سازی‌های کاذب»‌ی است که دولت با استفاده از آن می‌خواهد یک پایگاه اجتماعی حداقلی را برای خود ایجاد کند. عدم ورود اصولگرایان به این بازی شاه‌کلید برد آنها از اصلاح‌طلبان است که زمینه‌سازی انسجام آنها و شکل‌دهی پایگاه اجتماعی‌شان را از بین می‌برد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

Trending Articles