Quantcast
Channel: مسیر
Viewing all 168 articles
Browse latest View live

غنی سازی 20 درصد تمام شد؛ روحانی مچکریم :(

$
0
0

از امروز 30 دی توافق ژنو اجرایی می‌شود. به‌رغم پنهان‌کاری تیم ایرانی و ادعای شفاهی بودن توافق فنی برای اجرای توافق ژنو اما اطلاعات منتشر شده توسط کاخ‌سفید درباره متن توافقنامه اجرایی حاکی از آن است که این توافق مکتوب بوده و ایران از امروز روند از بین بردن اورانیوم 20 درصد خود را آغاز می‌کند. 

دولت ایران از امروز تولید اورانیوم 20 درصد را نیز متوقف می‌کند. آنها همچنین دستور می‌دهند تنظیمات ساختار آبشار سانتریفیوژهای مرتبط با فرآیند غنی‌سازی 20 درصد غیر‌فعال شود. علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشور امروز دستور می‌دهد فرآیند رقیق‌سازی نیمی از ذخیره 196 کیلوگرمی اورانیوم 20 درصد کشور آغاز شود. فرآیندی که 3 ماه ادامه خواهد داشت. نیم دیگر این ذخیره نیز باید طی 6 ماه تبدیل به اکسید غیر‌مرتبط با غنی‌سازی شود.

امروز روز آغاز از بین رفتن ذخیره اورانیوم 20 درصدی ایران است. قطعا در سرزمین‌های اشغالی، امروز 20 ژانویه یک روز فراموش ناشدنی خواهد بود. نابودی ذخیره اورانیوم 20 درصدی ایران، شاید بهترین خبری باشد که آنها طی سال‌های اخیر شنیده‌اند. نگرانی آنها از قرار گرفتن ایران در مرحله آستانه از بین رفت. آن نقاشی نتانیاهو در سازمان ملل که سوژه کارتونیست‌های دنیا شده بود؛ امروز به بخشی از تعهدات ایران تبدیل شد و دولت ایران امروز فرآیند از بین بردن ذخیره اورانیوم 20 درصد را کلید زد. 

نتانیاهو امروز یکی از خوشحال‌ترین افراد دنیاست. امروز روز اجرای برنامه اقدام مشترک است. برنامه‌ای که «حداقل» 6 ماه طول خواهد کشید. تعهدات دولت ایران در این 6 ماه قابل تامل است. از امروز بازرسی‌های روزانه با نظارت و مدیریت آژانس از تاسیسات نطنز و فردو آغاز می‌شود. 

 

دولت ایران تعهد داده است هیچگونه فعالیت سوخت‌رسانی در رآکتور اراک انجام نمی‌دهد. ایران از امروز متعهد شده است هیچگونه اقدامی که منجر به فعال‌‌سازی فرآیند تولید پلوتونیوم در اراک شود را انجام نخواهد داد. حتی آزمایش‌های مرتبط با سوخت رآکتور اراک نیز مطلقا صورت نخواهد گرفت. دولت ایران از امروز متعهد شده است تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشند را تولید نمی‌کند. دولت از امروز متعهد شده سوخت یا آب‌سنگین به رآکتور هسته‌ای اراک منتقل نمی‌کند. اراک از امروز ماهیت هسته‌ای خود را از دست می‌دهد. 

دولت ایران متعهد شده از امروز حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده درتاسیسات فردو - ازجمله سانتریفیوژهای نسل جدید- به غنی‌سازی اورانیوم نمی‌پردازد. به عبارتی از امروز 50 درصد نطنز و 75 درصد فردو به تدریج تعطیل می‌شود. دولت ایران از امروز تعهد می‌دهد تولید سانتریفیوژ جدید تنها برای جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب انجام شود. به عبارتی آبشارهای جدیدی راه‌اندازی نمی‌شود. بلکه تنها می‌توان سانتریفیوژها مستهلک را با سانتریفیوژهای دیگر جایگزین کرد. دولت ایران از امروز متعهد شده هیچگونه برنامه غنی‌سازی جدید در دستور کار نداشته باشد. ایران همچنین تعهد داده است حجم غنی‌سازی 5 درصد خود را نیز محدود کند. 

بر اساس متن توافقنامه اجرایی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مرجع راستی‌آزمایی اجرای تعهدات دولت ایران است. بر همین اساس بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صبح روز شنبه 28 دی ماه وارد تهران شدند. ماسیو آپارو، معاون مدیرکل آژانس و رئیس پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رئیس تیم بازرسی برای راستی‌آزمایی اقدامات دولت ایران است.

آنان از امروز دوشنبه 30 دی ماه در تاسیسات نطنز و فردو حاضر می‌شوند تا بر روند تعهدات ایران بویژه از بین بردن ذخیره اورانیوم 20 درصد نظارت کنند. آنها تاسیسات اراک را نیز ماهانه بازرسی می‌کنند. بازرسان آژانس پس از راستی‌آزمایی اقدامات ایران، می‌توانند گزارشات خود را به 1+5 ارائه کنند و در صورت تایید اجرای تعهدات ایران، آنگاه طرف مقابل تعهدات خود را به اجرا می‌گذارد. مهم‌ترین تعهد طرف مقابل آزادسازی مبلغ 4 میلیارد و دویست میلیون دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران در 8 قسط است. 

آنها همچنین برخی تحریم‌های فرعی مانند تحریم بخش پتروشیمی، واردات در بخش خودروسازی، هواپیمایی و فلزات گرانبها را لغو می‌کنند. آنها تعهد داده‌اند در صورتی که ایران به تعهدات خود عمل کند؛ تحریم‌هاي بیشتری را علیه چین، هند، ژاپن، کره‌جنوبی، ترکیه و تایوان به خاطر خرید نفت از ایران اعمال نمی‌کنند. به عبارتی در قبال اقدامات ایران، محدودیت‌های جدید علیه این 6 کشور اعمال نخواهد شد. آنها همچنین یک سری مجاری را برای انتقال ارز برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور خواهند گشود. تعهدات طرفین قابل مقایسه نیست. ایران گام‌های اعتمادساز بلندی را برداشته است و حقیقتا دستاورد ویژه‌ای دریافت نکرده است. توازن گام‌ها رعایت نشده است. نگرانی اصلی آمریکا و اسرائیل برطرف شده است. اما نگرانی‌های ایران همچنان پابرجاست. نه حق غنی‌سازی به‌رسمیت شناخته شده است و نه تحریم‌های اصلی و بنیادین، یعنی تحریم‌های نفتی و بانکی برداشته شده است. 

هولوکاست است

اقدامات اعتمادساز ایران حقیقتا بخش عمده‌ای از تاسیسات هسته‌ای ایران را تعطیل می‌کند و اکسیر دستاوردهای هسته‌ای، یعنی ذخیره اورانیوم 20 درصدی را نیز از بین خواهد برد. مقایسه دستاوردهای هسته‌ای ایران قبل از توافق و پس از توافق به خوبی نشان می‌دهد چه حجمی از تاسیسات و دستاوردهای هسته‌ای ایران درحال تعطیلی و نابودی است. بیش از 60 درصد فعالیت‌های غنی‌سازی ایران طی این مدت تعطیل می‌شود. به عبارتی روند غنی‌سازی در ایران به نصف کاهش می‌یابد. هیچ فرآیند غنی‌سازی دیگری تعریف نمی‌شود. 

تحقیق و توسعه از مرحله فعلی فراتر نمی‌رود. تعطیلی فرآیند منجر به تولید پلوتونیوم یعنی تعطیلی ماهیت هسته‌ای تاسیسات اراک؛ آب سنگین اراک تقریبا کارایی ویژه‌ای در پروژه هسته‌ای ایران نخواهد داشت و از همه مهم‌تر، اورانیوم 20 درصد ایران که زمانی برگ برنده برای مصونیت تاسیسات هسته‌ای ایران بود، طی این مدت دیگر وجود نخواهد داشت. ایران تقریبا بیش از نیمی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را یا از بین برده یا تعطیل کرده است. 

تعهد ناچیز طرف مقابل را که کنار تعهدات ایران قرار دهیم، عمق واقعیت آشکارتر می‌شود. آیا این اقدامات برای دولت ایران یک پیروزی است؟ نابودی و تعطیلی تاسیسات هسته‌ای در مقابل آزادسازی چند میلیارد دلار دارایی‌های «خودمان»، پیروزی است؟ واقعیت چیز دیگری است و آنچه ادعا می‌شود چیز دیگر. و تاسف انگیز‌تر اینکه گفتن از این واقعیت نیز هزینه‌ساز است. انتقادات به تیم مذاکره‌کننده درباره اقدامات آنها در مذاکرات همواره با واکنش‌های تند مواجه شده است. طی ماه‌های اخیر بارها و بارها طرفداران دولت، منتقدان عملکرد هسته‌ای دولت را «تندرو» و «افراطی» نامیده‌اند. در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی، وزیر امور خارجه نیز منتقدان خود را «همراهان اسرائیل» نامید. 

منتقدان متهم به صهیونیسم شدند و دست آخر این رئیس‌جمهور بود که منتقدان را «تازه انقلابی» و «کاسب تحریم» نامید. فشار به جریان منتقد رفتار هسته‌ای دولت در مذاکرات با 1+5 بسیار زیاد است. کسانی که معتقدند در جریان توافق ژنو و تعهدات طرفین، اشتباهات وحشتناکی علیه منافع ملت صورت گرفته، با برچسب‌های دولتی‌ها مواجه می‌شوند. گویی توافق ژنو در ایران به مثابه موضوع هولوکاست در غرب است. گفتن از واقعیت توافق ژنو هزینه دارد و این موضوع برای خیلی‌ها خط قرمز است. 

نگرانی‌ها ادامه دارد

اما در تعهدات دولت ایران درباره متن توافق اجرایی نگرانی‌هایی وجود دارد. درحالی که تیم مذاکره‌کننده دولت از محرمانه و شفاهی بودن مفاد مذاکرات سخن می‌گفت و مفاد این توافق را پنهان می‌کرد اما در آمریکا کاخ سفید با انتشار بیانیه‌ای مفاد این توافق اجرایی را به اطلاع افکار عمومی خود رساند. این موضوع با انتقاد وسیع در داخل کشور مواجه شد. اطلاع‌رسانی آمریکایی‌ها از روند توافق اجرایی باعث شد یک بار دیگر صاحبنظران و اهالی‌رسانه در ایران تیم مذاکره‌کننده را شماتت کرده و خواستار تجدیدنظر آنها در پنهان‌کاری حقوق مردم شدند. 

اقدام آمریکایی‌ها واکنش محمدجواد ظریف را به دنبال داشت. ظریف گفت: برای ما هیچ نگرانی از انتشار این متن وجود ندارد اما به هر حال متنی است که قرار است متن نباشد و تفاهم شفاهی باشد که در واقع تدوین مکتوب تفاهم شفاهی است برای اجرا. متاسفانه برخی کشورها برای مسائل داخلی خود از ابتدا تلاش کردند به جای پخش کردن اصل سند که اتفاقا چندان طولانی نبوده است که بخواهد خلاصه شود چیز دیگری را پخش کنند.

همان روز اول سندی با نام فکت شیت پخش شد. اخیرا هم در روزهای گذشته متنی با عنوان خلاصه توافق پخش شده است. قابل توجه است که برخی کشورها به هر دلیلی تمایل ندارند آنچه متن توافق است پخش شود. به هر حال آنچه برای ما مهم است ادامه اجرای توافق است. وزیر امور خارجه که در یک کنفرانس خبری با همتای سنگالی خود اظهارنظر می‌کرد؛ افزود: توافق اخیر شفاهی بود و برای پخش در عموم نبود؛ ما از انتشار آن نگرانی نداریم. متاسفانه برخی کشورها از ابتدا تلاش می‌کردند چیزهای دیگری غیر‌از واقعیت را منتشر کنند. 

یکی از کشورها به هر دلیلی تمایل ندارد تا مذاکرات به نتیجه برسد. انتقاد از عملکرد تیم مذاکره‌کننده ایرانی زمانی گسترده‌تر شد که کاخ سفید متن توافق اجرایی را در اختیار سنا نیز قرار داد. نمایندگان مجلس در ایران با استناد به این اقدام کاخ سفید به پنهان کاری تیم مذاکره‌کننده دولت ایران اشاره می‌کنند که از ارائه جزئیات توافق اجرایی به مجلس، خودداری می‌کند. آنها بارها به صراحت به مردم گفته‌اند نمایندگان‌شان در مجلس از توافق ژنو بی‌خبر هستند. 

نگرانی کنگره چگونه رفع شد؟ 

در کنگره دیگر کسی از تحریم‌های جدید سخن نمی‌گوید. آیا باراک اوباما مانع تصویب این تحریم‌ها شد؟ او گفت در صورت تصویب تحریم جدید آن را وتو می‌کند. اما واقعیت حکایت دیگری دارد. روایت رسانه‌های آمریکایی از توافق هسته‌ای در مذاکرات کارشناسی نشان‌دهنده افزوده شدن برخی موارد به تعهدات ایران یا به عبارتی مواردی در رفع‌نگرانی‌های کنگره در متن توافق جدید است. یک روزنامه آمریکایی می‌گوید توافق جدیدی که ایران و 1+5 بر سر نحوه اجرای توافق ژنو انجام داده‌اند بیش از هر چیز به نگرانی‌های کنگره آمریکا پاسخ می‌دهد. 

روزنامه وال‌استریت ژورنال در مقاله‌ای به قلم نفتالی بن داوید که روز 21 دی منتشر شده با اشاره به توافق جدیدی که ایران و 1+5 انجام داده‌اند، نوشت: این توافق نگرانی‌هایی را لحاظ می‌کند که در متن اصلی طرح اقدام مشترک در نظر گرفته نشده بود. این روزنامه آمریکایی می‌نویسد: «مقامات آمریکایی روز جمعه به طور دقیق توضیح ندادند مساله سانتریفیوژها و اراک چگونه مورد رسیدگی قرار گرفته است. 

در عین حال، این مقامات گفتند این توافق به نگرانی‌هایی می‌پردازد که بسیاری در کنگره ابراز کرده‌اند. این افراد می‌گویند برنامه هسته‌ای ایران بر خلاف مذاکرات می‌تواند پیشرفت کند». اعتراف صریح مقام‌های آمریکایی در این متن به اینکه در مذاکرات کارشناسی درصدد رفع دغدغه‌های کنگره بوده‌اند، نشان‌دهنده این است که متن تفسیری توافق شده دارای اهمیت فراوانی است. آیا نگرانی‌های کنگره با پذیرش تعهدات جدید از سوی تیم مذاکره‌کننده دولت ایران برطرف شده است؟ آیا قرار است در موضوع تفسیرها، یکی از طرفین کوتاه بیاید؟ پاسخ این سؤالات واضح است اما این را می‌توان به صراحت گفت که تیم مذاکره‌کننده ایرانی دغدغه‌هایی درباره تصویب تحریم جدید در کنگره آمریکا داشته است. زد که بسیاری در کنگره ابراز کرده‌اند. این افراد می‌گویند برنامه هسته‌ای ایران بر خلاف مذاکرات می‌تواند پیشرفت کند». اعتراف صریح مقام‌های آمریکایی در این متن به اینکه در مذاکرات کارشناسی درصدد رفع دغدغه‌های کنگره بوده‌اند، نشان‌دهنده این است که متن تفسیری توافق شده دارای اهمیت فراوانی است. آیا نگرانی‌های کنگره با پذیرش تعهدات جدید از سوی تیم مذاکره‌کننده دولت ایران برطرف شده است؟ آیا قرار است در موضوع تفسیرها، یکی از طرفین کوتاه بیاید؟ پاسخ این سؤالات واضح است اما این را می‌توان به صراحت گفت که تیم مذاکره‌کننده ایرانی دغدغه‌هایی درباره تصویب تحریم جدید در کنگره آمریکا داشته است.

وطن امروز


خطاي استراتژيك پدرخوانده؛ هاشمی و فعال کردن ظرفیت های منفی!

$
0
0

تغییر مداوم موقعیت ها و اشخاص در يك نظام سياسي از جمله ویژگی هايي است كه برای جوامع و حكومت ها پذيرفته شده است. فعالين رسانه اي، تحليلگران و سياستمداران بر اين نكته صحه مي گذارند كه هاشمي 57 با هاشمي 68، هاشمي 68 با هاشمي 76، هاشمي 76 با هاشمي 84 و ... چه در نوع و کیفیت نقش‌آفرینی و رفتارهاي هاشمي و چه در نوع مخاطبين متفاوت است.

سياست به مثابه مسابقه اي است كه در آن عده اي «بازیگران» بازي و برخي «بازیگردانان» زمين مسابقه هستند که بازیگران عمدتا «کنش‌پذیر» و بازیگردانان «کنش‌گرند». در واقع اين بازیگردانان اند ‌که توانایی شکل دادن به قواعد بازی و ساختن صحنه عمل سیاسی را دارند و بازیگران بیشتر فعالان منفعلی هستند که در چارچوب این قواعد و صحنه سیاسی ساخته شده، بازی مي كنند. آنچه یک فرد یا گروه یا نهاد را بازیگردان می‌کند، غلبه کنش‌های عقلانی‌اش بر کنش‌های غریزی‌اش است؛ از سوي ديگر احساسات عاطفي نسبت به گروه ها، جريانات و اشخاص باعث مي شود يك فرد به كنش هاي غريزي دست بزند و به بازيگر سياسي تبديل شود.

در رفتار سیاسیِ هاشمی فرازهايي از هر دو سياست ورزي غريزي و عقلاني با نتایج متفاوت دیده می‌شود. وي در انتخابات سال 76 سياست ورزي عقلاني را پيشه كرد و با آنكه دولت خاتمي در اصل دولت جديد هاشمي بود و سياست هاي كارگزاران را ادامه مي داد اما تا مدت ها ناطق را گزينه مورد نظر هاشمي مي دانستند و از سويي رفتار هاشمي در خرداد 88 ترجمان سیاست‌ورزی غيرعقلاني است كه منجر به كنش هاي غريزي از سوي وي مي شود. هاشمي در اين برهه با ورود خود به صحنه انتخابات و حمايت تمام قد از موسوي و انتقاد از احمدي نژاد دو گانه موسوي-احمدي نژاد را به دوگانه احمدي نژاد-هاشمي كه اتفاقا مورد نظر احمدي نژاد نيز بود؛ تبديل كرد و بدين ترتيب خود را بازنده اصلي انتخابات سال 88 قرار داد.

ظرفیت منفی هاشمی در زمين بازي سیاسی کشور آنچنان است که «خاتمی» و «احمدی‌نژاد» با تکیه بر همین ظرفیت منفی، رئیس‌جمهور شده و 16 سال ریاست دستگاه اجرایی را به عهده گرفته‌اند. در حالی که رقباي آنها در سالهاي 76 و 88 يعني «ناطق نوری» و «موسوی» با تصور چسبندگی آنان به هاشمی، سرنوشت کاملا متفاوتی پیدا کردند. یکی (ناطق نوری) سال‌های سال است که مجبور شده از سیاست بازنشسته شده و کناره‌گیری کند و دیگری (موسوی) به‌رغم حضور 30 ساله و موثر در درون نظام، امروز در موضع اپوزیسیون و در حاشیه قرار گرفته است.

آنچه كه هاشمي را از سال 84 به بعد؛ بويژه سال 88 تا كنون در فضاي سياسي كشور زنده نگه داشته بود مشي منتقدانه و صداي مخالفت وي با وضع موجود بود اما امروز سياست ورزي غريزي هاشمي بر سياورزي عقلاني او چيره شده است. هاشمي، اطرافيانش و رسانه هاي حامي وي در 4 سال گذشته با بالا بردن بار انتقادات به دولت دهم و سياه نمايي مطلق از وضع موجود، خواستار تغيير وضع موجود بودند. اين فشار بالا باعث شد؛ ظرفيت منفي وضع موجود از ظرفيت منفي هاشمي نيز بيشتر باشد و روحاني با شعار تغيير وضع موجود به دنبال كسب آرا رياست جمهوري باشد.

در اين ميان هاشمي رفسنجاني بعد از انتخابات رياست جمهوري دچار بزرگترين خطاي استراتژيك شده است. همچنان كه در بالا گفته شد هاشمي تا زماني ظرفيت فعالي در فضاي سياست دارد كه خارج از گود و در موضع مخالفت با وضع موجود صحبت كند اما امروز او در ميان ميدان و در موافقت با وضع موجود عمل مي كند.

هاشمي رفسنجاني پيش از انتخابات حمايت رسمي خود را از حسن روحاني اعلام مي كند و پس از انتخابات در جلسات متعدد با وي شركت مي كند و از احوال دولت سركشي مي كند تا آنجا كه به وي لقب «پدرخوانده دولت روحاني» را مي دهند. چند روز پيش نيز در گفتگويي به دفاع از دولت مي پردازد و مي گويد:« مجموعاً از وضعي كه الان دولت يازدهم دارد؛  راضي هستم»

وي در ادامه ابتدا به دفاع از شخص روحاني مي پردازد و مي گويد:«از اوايل انقلاب  با افكار ؛ عقايد و سليقه هاي آقاي روحاني آشنا بودم و تا الان  كاملاً ايشان را مي پسندم . قبل از اينكه خودم نامزد شوم، از ايشان خواسته بوديم كه نامزد شوند و شدند. بنابراين همان كسي است كه ما مايل هستيم اين مسئوليت را در اين مرحله حساس داشته باشد .»

اگرچه انتقادات بسياري بر چينش دولت هم از جانب اصولگرايان و هم از جانب اصلاح طلبان بر روحاني مي شود؛ هاشمي از دولت نيز دفاع مي كند و كابينه دولت را "معتدل و كاربلد" مي داند.

از سوي ديگر هاشمي كه امروز خود را مهمترين سند بر تاييد هر چيز مي داند بدون توجه به ظرفيت منفي خود همچنان براي ابراز مخالفت با جريان منتقدش از برچسب افراطي گرايان استفاده مي كند و در جلسه اي كه با جمعي از اعضاي انجمني موسوم به «دفاع از آزادي مطبوعات» دارد از مخالفت با سانسور صحبت مي كند و مي گويد:« كساني كه از بيان حقايق مي‌ترسند، از سانسور در رسانه‌هاي استفاده مي‌كنند.» اما كمتر از يك هفته وزير فرهنگ و ارشاد دولت مورد تاييدش كه شخصا(علي جنتي) نزديكي ويژه اي به هاشمي دارد دستور به توقيف مطبوعات را مي دهد.

نتیجه منطقی محدودیت اصلي هاشمي (ظرفیت منفی اجتماعی) این است که حضور صفی و مستقیم وی در عرصه سیاست که به چهره ‌به چهره شدن وی با مردم منجر می‌شود، بدترین نوع سیاست‌ورزی از سوی فردی مانند هاشمی است و سیاست‌ورزی عقلانی اقتضا می‌کند هاشمی به این محدودیت توجه کند. با این توصیفات باید گفت که مهم‌ترین خطاي استراتژيك هاشمی در فضاي سياسي فعلي «ظرفیت منفی اجتماعی بالای او» و به تعبیری دیگر «خود هاشمی» است.

اگرچه اطرافيان و رسانه هاي حامي خاتمي و هاشمي تا كنون تلاش كرده اند تا از امتياز دولت بهره مند شوند و هزينه هاي آن را متحمل روحاني كنند اما هاشمي رفسنجاني با اين گونه كنش هاي غريزي هاشمي منجر به فعال شدن ظرفيت منفي او در جامعه است كمااينكه پايگاهي كه به دليل مخالفت با سيستم از وي حمايت مي كردند به تدريج از وي فاصله خواهد گرفت.

در جمع‌بندی موارد بیان شده می‌توان به گفته دكتر پرويز اميني؛ جامعه شناسي سياسي اشاره كرد كه بهترین نوع نقش‌آفرینی سیاسی هاشمی در چارچوب یک سیاست‌ورزی عقلانی و با عنایت به امتیازات و محدودیت‌هایش بویژه ظرفیت منفی اجتماعی که وی از آن بهره‌مند است، در چند نکته به شکل زیر است:

 1- بر عهده گرفتن نقش ستادی و پرهیز از حضور مستقیم و صفی در امر سیاسی( تجربه منفی انتخابات مجلس ششم و ریاست جمهوری نهم)

2- انتخاب کنش‌ها و به تعبیری الگوهایی از کنش سیاسی در صحنه سیاسی که مخالفان وی نتوانند عرصه سیاسی را به 2 قطبی خود و هاشمی تبدیل کنند (تجربه منفی انتخابات دهم)

3- مبهم نگه داشتن موضع حمایت نسبت به دولت تا آنچه كه در دولت انجام مي شود به پاي هاشمي نوشته نشود (تجربه مثبت انتخابات دوم خرداد 76)

آزادی بیان، احترام به آرای منتقدان و جایگاه مردم در چند اپیزودی دولت یازدهم

$
0
0
اپیزود اول:: من سرهنگ نیستم، من حقوق دانم


در اثنای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم؛ که به گفته همه نظرسنجی ها قالیباف در صدر آرا قرار داشت؛ روحانی از عدم وحدت اصولگرایان کمال استفاده را کرد و با سیاست ورزی، خود را نماد تغییر وضع موجود نشان داد. روحانی در همه نطق ها و مناظرات تلویزیونی از دو دولت خاتمی و هاشمی مطلقا دفاع می کرد و هر آنچه در 8 سال گذشته اتفاق افتاده بود نفی می کرد.

حسن روحانی از سوی دیگر خود را نماد آزادی بیان نشان داد و در شعار های انتخاباتی اش اعلام کرد که آمده است تا عزت و غرور ملی را با کلید تدبیر خود بازگرداند. وی از اشتباه تاریخی قالیباف نیز کمال استفاده را کرد و گفت: «من سرهنگ نیستم؛ من یک حقوق دانم»

اپیزود دوم:: که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

پس از انتخاب روحانی به عنوان ریاست جمهوری، در مراسم تنفیذ اعلام کرد که «مردم در انتخابات 24 خرداد حماسه‌ای بزرگ آفریدند و با حضور کم‌نظیر خود از شکاف‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاستند و بر وفاق و همگرایی ملت و منزلت جهانی بیشتر ایران تاکید کردند. نشاط و امیدی که از دل انتخابات برآمد، سرمایه اجتماعی جدیدی را برای ایران مهیا کرد؛ سرمایه‌ای که نه تنها موجب رفع و دفع مخاطرات و تهدیدات از دامان کشور شد، بلکه فرصت جدیدی را برای جهش در جهت پیشرفت همه‌جانبه کشور به وجود آورد.»

وی همچنین با اشاره به اینکه "مسئولیت محوری من، حفظ امید و اعتماد مردم است"، خاطرنشان کرد: مردم در انتخابات شگفتی‌آفریدند. بعد از این نوبت تکلیف ما مسئولان است که در همه سطوح نظام حقوق و تکالیف مردم را محترم بشماریم. حداقل انتظار مردم از دولت جدید، ایجاد ثبات در همه زمینه‌ها و رفع دغدغه‌ها و تنگناهایی است که کشور با آن مواجه است. روحانی در آخرین کلام به شعر حافظ متمسک شد و گفت: همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس. که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.

اپیزود سوم:: آزادی مطبوعات فعلا تعطیل؛ دانشجویان بعدا!

در اوایل آبان ماه بود که همه رسانه های مجازی و مکتوب و همچنین علاقه مندان حوزه رسانه در تکاپو بودند تا خود را برای نماد آزادی بیان در جمهوری اسلامی آماده کنند. با توجه بدان که این ایام متقارن شده بود با مذاکرات تیم هسته ای و دولت نمی خواست صدای منتقدی بلندگو داشته باشد؛ نمایشگاه مطبوعات را موقتا تعطیل اعلام و قول برگزاری آن را در بهمن ماه داد-اگرچه دولت به وعده خود عمل کرد و عدم برگزاری نمایشگاه را رسما اعلام کرد(!)-

تنها یک ماه پس از این اتفاقات روحانی پا در دانشگاه شهید بهشتی گذارد. اگرچه قرار بود این اولین دیدار تشکل های دانشجویی کشور با آقای رئیس جمهور باشد و نمایندگان اتحادیه های دانشجویی به طرح آزادانه پرسشهای خود از رئیس جمهور بپردازند به رسم آزادی بیان ساعاتی قبل از برگزاری مراسم از سوی نهاد ریاست جمهوری به تشکل های دانشجویی اعلام شد؛ حق پرسیدن سوال و درخواست مطالبه از رئیس جمهور تعطیل! البته این آزادی بیان در همان هفته ها تکرار شد و تیم نهاد ریاست جمهوری در گزارش صد روزه دولت مجریان را تغییر داد و مجریان مد نظرش را نیز قرنطینه کرد و بدان ها تذکر داد که هر چه ما میخواهیم پرسیده می شود!

اپیزود چهارم:: توافق انجام شد؛ هسته ای متوقف

بعد از چند روز تلاطم در اخبار جهان صبح 3 آذر اعلام شد؛ ایران با 5+1 به توافق رسیده است. "اقدام مشترک"ی که بعد از انتشار مشخص شد امتیازات زیادی را از سوی ایران به طرف غربی داده و در قبال آن امتیازات نامتوازنی را دریافت کرده است اما ظریف در کنفرانس بعد از آن اعلام کرد: «دستاورد این مذاکرات آن بود که حقوق هسته ای ایران به رسمیت شناخته شد». حسن روحانی نیز در نامه ای خطاب به رهبر انقلاب اعلام کرد:« دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در كنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یك‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است.»

رهبر انقلاب با آینده نگری ضمن حمایت از دولت و حفظ سرمایه اجتماعی در پاسخ نامه رئیس جمهور نوشتند :«دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشكر است» پس از آرام شدن هیجانات دولتمردان، رسانه ملی و رسانه های جهان، منتقدان زبان به انتقاد از آنچه مورد توافق قرار گرفته است پرداختند و توافق را نامتوازن اعلام کردند اما دولت در پاسخ سکوت کرد.

اپیزود پنجم:: لبوفروشان و تاکسی ران ها حق اظهار نظر ندارند

همزمان با ارائه منشور حقوق شهروندی از سوی دولت، دکتر محمود سریع القلم؛ نظریه پرداز اصلی و مشاور بین الملل ریاست جمهوری در همایش «امام موسی صدر و ستیز با پوپولیسم» با بیان آنکه رفتار صدا وسیما پوپولیستی است و برای جلب نظر خود به سراغ لبوفروشان و تاکسی رانان می رود مردم فاقد صلاحیت اظهار نظر در خصوص مسائل کشور از جمله مسئله هسته ای و... دانست. این سخنان بازتاب های وسیعی در جامعه ایجاد کرد اما رئیس جمهور کمتر توجهی به اعتراضات صورت گرفته انجام نداد تا مصداق عملی بر احترام نسبت به حقوق شهروندی باشد.

اپیزود ششم:: آنان که به روحانی رأی ندادند بی قانون اند!

عمده کارشناسان و تحلیلگران پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را یک موفقیت گفنمانی نمی دانند و شکنندگی آرای روحانی را از 50.7 درصد آرای آن نمایان می دانند. اگر چه رئیس جمهور محترم در اولین کنفرانس خبری خویش اعلام کرد که رئیس جمهور همه ملت ایران است اما ترکان مشاور عالی ریاست جمهوری در مصاحبه ای با توهین نسبت به ملت ایران و تفرقه میان آحاد جامعه اعلام کرد:« شما فكر نكنيد كه يك نفر در مملكت وجود دارد كه مي‌گويد من قانون را قبول ندارم؛ بلكه اين يك جريان مشخص بود كه مي‌گفتند ما قانون را قبول نداريم. اكنون ۴۹.۵ درصد آرا را شامل مي‌شوند.» وی البته پیش تر نمایندگان مجلس را مورد عنایت قرار داده و ضمن آنکه مخالفان دولت را در 80 نماینده می دانست؛ گفته بود: «80نفر از نمایندگان در حال توطئه علیه دولت هستند»

اپیزود هفتم:: منتقدان عده‌ای «بی‌سواد» هستند

احترام به نظر منتقدان در 15 بهمن امسال به اوج خود رسید. اسحاق جهانگیری در مراسم تودیع و معارفه رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد:« در بخش سیاست خارجی گام‌های مهمی برداشتیم و مخالفت‌هایی که در حال حاضر می‌شود بیش‌تر از روی حسادت است.» این خبر زمانی منتشر شد که همزمان رئیس جمهوری محترم ایران در دانشگاه شهید بهشتی به ادای سخنرانی مشغول بود. روحانی در سخنرانی خود با "بی سواد"خطاب قرار دادن منتقدین توافقنامه ژنو گفت: «چرا یک عده کم سواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاه‌ها چرا خصوصی حرف می‌زنند؟ چرا نمی‌آیند در میدان حرف بزنند؟ آینده تاریخ بر ما نمی‌بخشد.»

پرده آخر:: فردایی نیز باقی است!

دولت به دلیل عدم وجود پایگاه اجتماعی ثابت در شش ماه گذشته تلاش داشته است تا جمعیتی را برای خود جمع آوری کند در این بین سخنان دولت و بی احترامی های اعضای آن به ملت بیش از آنکه موجبات تحبب قلوب نسبت به روحانی شود تنفر عمومی را نسبت به دولت به وجود آورده است. عدم التزام به ولی نعمت بودن مردم، بستن دهان منتقدان و تکلم وحده دولت باعث خواهد شد که نه تنها امید به جامعه تزریق نشود بلکه سرخوردگی عمومی حاصل آید. اما آنچه نباید فراموش کرد آن است که مسئولین در مظان رأی مردم قرار دارند و روحانی چهار سال بعد نیز در ترازوی آرا ملت قرار خواهد گرفت. مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از سخنرانی های خود با خواندن این بیت معروف "دیدی که خون ناحق پروانه شمع را / چندان امان نداد که شب را سحر برد"به افرادی که مست قدرت شدند و در قدرت ناپایدار بوده اند و اشاره کردند و فرمودند:«به شخصیت های مملکتی بگویید که اگر خدای نکرده برخی از آنها مست اند؛ مستی را کنار بگذارند و خدمت به ملت کنند؛ تا انشالله دوره بعد هم سر کار باشند!»

پیام رهبر انقلاب به اتّحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل

$
0
0
پیام شفاهی رهبر انقلاب اسلامی به اتّحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل(۱)، صبج امروز توسط حجت‌الاسلام‌ محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های كشور، در مشهد مقدس قرائت شد.
متن پیام شفاهی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شرح زیر است:

سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه‌ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشكّر كنید و چند نكته را به آنان یادآوری كنید:
۱) در كنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) بهره ببرید.
۲) شما افسران جوان جنگ نرمهستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالك‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده كنید.
۳)نظام سلطهرا با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل كنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به‌كار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداونداطمینان داشته باشید.
۴)تشكیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز‌شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشكیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأكید كنید.
۵)افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این كشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده‌ای امیدبخش در پیشِ‌رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

پشت چراغ قرمز جایی خوبی برای فکر کردن است

$
0
0

پشت چراغ قرمز جایی خوبی برای فکر کردن است؛ حالا اگر راننده نباشی و حواست به چراغ نباشد که در فکر فرو می روی. چشمت را به بیرون پنجره ماشین بدوز؛ درختان را نگاه کن!

با بادهای پاییزی و زمستانی این فصل دیگر برگی روی درختان نیست اما همچنان لانه آن دو کبوتر عاشق که به زحمت شاخههای ریز را در هم تنیده اند بدون تکان سر جایش هست؛ واقعا باید بنازیم به خلقت خداوند که چه مهندسینی را در بین مخلوقاتش دارد؛ با این همه باد و باران ذره ای خلل در لانه آنها ایجاد نمی شود!

اما بزرگی خدا نه در خلق این موجودات است بزرگی خداوند را در این بنگر که کبوتری که نه انبار آذوقه ای دارد و نه سبد کالایی بدان تعلق می گیرد غذای هر روزه اش برایش فراهم می شود. این خدایی که او را فراموش نمی کند آیا من را فراموش می کند؟ نه والله!

عقل در زبان حضرت محمد (ص)

$
0
0
النبی(ص): لِکُلِّ شَیءٍ آلةٌ وَ عُدَّةٍ وَ آلَةُ المُؤمِنِ وَ عُدَّتُهُ العَقل وَ لِکُلِّ شَیءٍ مَطیَّة و مَطیَّةُ المَرءِ العَقل و لِکُلِّ شَیءٍ غایَة وَ غایةُ العِبادَةِ العَقل وَ لِکُلِّ قَومٍ راع و راعِی العابِدین العَقل و لِکُلِّ تاجرٍ بِضاعة و بِضاعَةُ المُجتَهدین العقل و لِکُلِّ خَرابٍ عِمارة و عِمارةُ الآخِرةِ العَقل و لِکُلِّ سَفرٍ فُسطاطٌ یَلجَأون إلیه وَ فُسطاطُ المُسلِمین العَقل.

پیامبر اکرم (ص): برای هر چیزی ساز و برگی لازم است ، ساز و برگ مؤمن، عقل است. هر چیز را مرکوبی لازم است، مرکوب انسان عقل است. هر چیز را سرانجامی است، سرانجام عبادت عقل است. هر گروه را شبان و سرپرستی است، شبان و سرپرست خداپرستان عقل است. هر بازرگان را کالایی است، کالای کوشندگان در راه خدا عقلاست. هر ویرانی‌ای را آبادانی‌ای در خوراست، آبادانیِ آخرت به عقل است. و هر جمع مسافری را سایبانی لازم است تا بدان پناه برند، سایبان مسلمانان عقل است.

دوقطبی پساجشنواره! جدال سینماگر ارزشی و غیرارزشی

$
0
0
حرکت جریان انقلابی در فضای سینمای این روزهای کشور نویدبخش روزهای خوشی برای سینمای ایران است چرا که پس از گذشت سال‌ها دوباره سینمای متعهد و سینماگران متعهد در حال بیدار شدن هستند.
دولت یازدهم بدون پایگاه اجتماعی ثابتی وارد عرصه سیاسی کشور شد و همین نکته باعث شد از هر دستاویزی برای جمع‌آوری پایگاه اجتماعی استفاده کند. حسن روحانی پیش از جشنواره فیلم فجر به جمع هنرمندان رفت و در این نشست با نفی کردن تفاوت هنرمند ارزشی و غیرارزشی اعلام کرد: «تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیرارزشی بی‌معناست؛ هنر یعنی ارزش و هنرمند ارزشمندی است که با کار خلاقانه به تعالی می‌رسد».
روحانی اضافه کرد: «خلقت بزرگ‌ترین مظهر قدرت خدای لایزال است که فقط در این زمینه است که فتبارک‌الله احسن‌الخالقین».
رئیس‌جمهوری تصریح کرد: «هنرمند، جهان را بازآفرینی می‌کند و کار او در مسیر ارزش‌های الهی است؛ هنرمند البته در مسیر هنر باید با مردم، ذوق مردم و خواست مردم خود را نزدیک کند».
در این زمینه امام خمینی(ره) در پیام معروف خود به هنرمندان در شهریور 1367 به تفاوت‌های دو مدل هنر اشاره کرده و می‌نویسند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی(ص)، اسلام ائمه هدی(ع)، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد».
ایشان در بخش دیگری از این پیام می‌فرمایند: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسؤولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند. و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع‌مقدسمان اینگونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند. برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‌درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.» (جلد 21، صص 145)
جملات روحانی باعث شد حسن رحیم‌پور‌ازغدی که از جمله تئوریسین‌های حال حاضر انقلاب اسلامی است در جشنواره فیلم عمار بگوید: «من معنی این جمله را نمی‌فهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت است، مساوی است؟
بعضی‌ها اصلا به این چیزها فکر نمی‌کنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند اما انبیا دغدغه حق و باطل داشتند. می‌گویند هنر به ارزشی و ضدارزشی تقسیم نمی‌شود و هنرمند ارزشی و غیرارزشی هم نداریم. یا این حرف بی‌معناست یا شرک و توحید با هم مساوی هستند. یکی کردن اینها کاسبی است».
نوع نگاه روحانی و هم‌طیفانش در حوزه فرهنگی در جشنواره فیلم فجر نیز با حالتی افراطی ظهور و بروز داشت و فیلم‌هایی که چه به لحاظ محتوایی و چه ساخت در حوزه فیلم‌های ارزشی انقلاب اسلامی بودند کنار گذاشته شدند تا آنجا که ابراهیم حاتمی‌کیا به دفاع از فیلم «شیار 143» که ماجرای یک مادر شهید را روایت می‌کند برخاست.
جریان روشنفکری در این موقعیت با توهین به حاتمی‌کیا او را قیم سینمای ایران خواندند و حاتمی‌کیا که می‌دانست جریان روشنفکری دغدغه‌ای برای تقدیر از فیلم‌های ارزشی ندارد و «چ» قرار نیست مورد توجه قرار گیرد در مراسم اختتامیه فیلم فجر حضور پیدا نکرد.
ابراهیم حاتمی‌کیا اما در دانشگاه تهران در بین هزاران نفر از دانشجویان که به‌طور ممتد او را برای ساخت فیلم «چ» تشویق می‌کردند؛ از پشت پرده سینمای ایران زبان به واقع‌گویی گشود و  گفت: «من به اختتامیه نرفتم چون احساس کردم که آرایشی چیده شده است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه که به نظر برسد من مقبول جریان سینما نیستم، به تعبیر کسانی که قبلا در جشنواره هم گفته بودند».
حاتمی‌کیا درباره نوع نگرش به هنر ارزشی و غیر‌ارزشی نیز نظرات خود را اینگونه بیان کرد: «وقتی می‌بینم از طرف جریان خود جشنواره به این اعتنا نمی‌شود، چیزی که برمی‌گردد به شیوه مدیریت جشنواره فجر، ترجیح می‌دهم گوشه‌ای بایستم. وقتی این دوستان الگوهایشان را از آن‌ور آب می‌گیرند، الگوی‌شان را از زمین می‌گیرند و از ردکارپت، دیگر چکار می‌شود کرد. من فکر می‌کنم به جای اینکه به زیر کفش‌ها و رنگی که زیر کفش‌ها قرار می‌گیرد، دقت شود باید به افکار و تفکر دنیای شرق توجه کنند».
حاتمی‌کیا درباره قیم‌مآب خوانده شدنش توسط جریان روشنفکری سینما، می‌گوید: «پس از اظهارنظر من درباره «شیار 143» آقای معلم در نامه‌ای اشاره می‌کند که من به گونه‌ای قیم‌مآب هستم. من فقط یک حرف درباره این فیلم زدم. این عزیزی که هر دولتی می‌آید سرجای خود هست و کارش را انجام می‌دهد، در دوره‌ آقای احمدی‌نژاد حضور دارد و در دوره آقای روحانی هم حضور دارد و به هر شکلی در همه محافل با پاپیون و با کراوات حضور دارد،  من از ایشان می‌پرسم که من قیم‌مآب هستم یا ایشان که مرا متهم به قیم‌مـآبی می‌کند. من فقط یک اعتراض کردم که ایهاالناس به داد این جریان فرهنگی برسید که در کشور می‌گذرد».
در پایان حاتمی‌کیا روحانی را نیز مورد خطاب قرار داد و گفت: «جناب آقای روحانی جریان فرهنگی مردان بزرگ می‌طلبد نه کسانی که نمی‌توانند 24 ساعت پای حرف‌های خود بایستند».
کمتر از 24 ساعت بعد از سخنرانی حاتمی‌کیا در دانشگاه تهران، هجمه‌های جریان روشنفکری سینما به وی آغاز شد و کافه‌سینما، رسانه علی معلم که محمل سینماگران جریان روشنفکری است با حمله به حاتمی‌کیا می‌گوید: «آقای حاتمی‌کیا! آن 8 سال کجا بودید؟» این سایت با کوچک خواندن مسؤولان فرهنگی دولت نهم و دهم، حاتمی‌کیا را فرصت‌طلب می‌داند که برای دیده شدن شروع به حرف زدن کرده است. این رسانه در چند مطلب به حاتمی‌کیا حمله کرده است و رسانه‌های اصلاح‌طلب دیگر نیز شروع به حمله کرده‌اند.
اگر چه در چند سال گذشته جریان سینمای دینی با تک‌فیلم‌ها ظهور و بروز داشت اما آنچه در این چند روز اتفاق افتاده است نوید شکل‌گیری یک جبهه از سینماگران ارزشی در مقابل جریان روشنفکر‌نمای موجود در سینما را دارد. کنار هم قرار گرفتن ابوالقاسم طالبی، ابراهیم حاتمی‌کیا، پرویز شیخ‌طادی، جمشید مشایخی، بهروز شیعبی، احسان عبدی‌پور، مریلا زارعی و... در مقابل جریانی که سینما را متعلق به خود می‌داند و قیم‌مآبانه در مقابل سینماگران ارزشی می‌ایستد، می‌تواند اولین جرقه‌های حضور مجدد و فعالانه سینماگران ارزشی در صحنه سینمای ایران باشد.

مطلب اختصاصی برای روزنامه وطن امروز

اصلاح‌طلبان هم خر را می‌خواهند و هم خرما را!

$
0
0
دولت یازدهم به گفته کارشناسان مسائل سیاسی به لحاظ ساختاری حاصل‌جمع دو دولت سازندگی و اصلاحات است که با سیاست‌ورزی روحانی و نابلدی سیاسی اصولگرایان شکل گرفته است؛ در این میان از ابتدای شکل‌گیری دولت این اصلاح‌طلبان بودند که خود و پایگاه اجتماعی‌شان را عامل پیروزی روحانی می‌خواندند اما بعد از گذشت 6 ماه از شکل‌گیری دولت فاصله این جریان بویژه طیف رادیکال آن از دولت بیشتر و بیشتر می‌شود به گونه‌ای که تحلیلگران معتقدند استراتژی اصلاح‌طلبان استفاده از مزایای شکل‌گیری دولت یازدهم و بازسازی درونی و تحمیل هزینه‌ها به دولت و روحانی است.

مشاهده روند عملکرد جریان اصلاح‌طلب طی هشت ماه بعد از انتخابات نشان از استراتژی سه مرحله‌ای این جریان تا انتخابات ریاست جمهوری سال 96 دارد؛ مرحله اول حین انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم و بازسازی درونی این جریان، مرحله دوم شروع انتقادات به دولت روحانی و ارائه لیست مستقل در انتخابات 94 مجلس و مرحله سوم معرفی نامزد مستقل در انتخابات 96 و عبور از روحانی.

برای تحلیل اتفاقات افتاده نیاز به بازبینی مجدد انتخابات یازدهم ریاست جمهوری است. آنجا که حضور روحانی در انتخابات 24 خرداد باعث شد در یک جابه‌جایی وسیع از جریان راست سنتی به سمت چپ مدرن حرکت کند تا بتواند آرای این جریان را به‌دست آورد و از سویی اصلاح‌طلبان برای ادامه بقای سیاسی خود به ناچار با وی همراه شدند تا به قول عارف، اصلاح‌طلبان و کارگزاران به یک «ائتلاف غیرمدون» دست بزنند و اما اختلافات بین جریان اصلاح‌طلب رادیکال و جریان دولت هر روز بیشتر می‌شود.

انصراف غضب‌آلود عارف و اجماع اصلاح‌طلبان بر روحانی این توقع را در این جریان ایجاد کرد که باید دولتی اصلاح‌طلب روی کار آید اما روحانی از همان ابتدا بنای ناسازگاری را با اصلاح‌طلبان گذاشت. بعد از آنکه محمد خاتمی در دیدار اصغر فرهادی اعلام کرد: احمد مسجدجامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد خواهد شد، اطرافیان حسن روحانی از موضع‌گیری خاتمی اعلام ناراحتی کردند و این‌گونه برخوردها را اخلال در روند بررسی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها و علائم سهم‌خواهی افراد و گروه‌ها دانستند. روحانی نیز که خود شخصیتی ژنرال‌گونه دارد با عدم معرفی مسجدجامعی به خاتمی فهماند نباید در تصمیماتش دخالت کند.

این آغاز ماجرای اختلاف بین جریان رادیکال اصلاح‌طلب و روحانی بود که ترکش‌های آن از سوی اصلاح‌طلبان بر خاتمی اصابت می‌کرد. اصلاح‌طلبان معتقدند خاتمی آنها را پای روحانی ذبح کرده است. موسوی خویینی‌ها درباره دلیل مخالفت با دیدار مجمع روحانیون با روحانی اعلام کرد: «دیدن روحانی رفتن یعنی مشروعیت‌ بخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است».

تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری حجاریان جزو آن دسته از افرادی بود که روحانی را اصلاح‌طلب نمی‌دانست اما برای جلوگیری از کشیده شدن دعوای خانوادگی اصلاحات به رسانه‌ها در یک تغییر استراتژیک، چند ماه پیش درباره برخی تحلیل‌ها مبنی بر تفکیک اصلاح‌طلبی و اعتدالگرایی در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد: «در حال حاضر اصلاح‌طلبان در کابینه دولت یازدهم حضور دارند و پایگاه اجتماعی دولت هم اصلاح‌طلبان هستند؛ بنابراین لازم نیست بین اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان تفکیکی قائل شویم». حجاریان با این جمله دولت را وامدار اصلاح‌طلبان کرد که هر لحظه می‌توانند پشت دولت را خالی کنند و خود صحنه‌گردان شوند. البته وی فاصله بین اصلاح‌طلبان و دولت را نیز حفظ کرد و در مصاحبه با اعتماد اعلام کرد: «دولت حسن روحانی بر خلاف اظهارات برخی اصلاح‌طلبان مبنی بر تمایل به سمت جریان اصلاحات به سمت جریان راست تمایل دارد».

از سوی دیگر روحانی نتوانست شعارهای آزادیخواهانه که برای فعالان زن اصلاح‌طلب داده بود را نیز اجرا کند و حتی فائزه هاشمی که از جمله زنان فعال در ستاد روحانی بود به موضع انتقاد از روحانی رفت و در مصاحبه با اعتماد گفت: «عدم حضور زنان در کابینه بر خلاف برنامه‌های منتشر شده از طرف ایشان در زمان انتخابات شروع خوبی حداقل برای 50 درصد جامعه نبود».

این رفتارهای روحانی باعث شد سعید حجاریان هم از گفتن لفظ «اصلاح طلب» برای روحانی پرهیز کند و اصلاح‌طلبان رادیکال هجمه رسانه‌ای زیادی را علیه خاتمی آغاز کردند چرا که در نظر آنان خاتمی، اصلاح‌طلبان را پای روحانی قربانی کرده است.

لازم به یادآوری است بی‌توجهی‌های روحانی انتقادات هاشمی و خاتمی را نیز برانگیخت. در جلسه مجمع تشخیص زمانی که مجید انصاری خواستار نگهداری بندی از اقتصاد مقاومتی برای دریافت نظر رئیس‌جمهور شد، هاشمی در پاسخ وی گفت: «ما دیگر نمی‌توانیم صبر کنیم. چرا آقای روحانی دو هفته نیامده‌اند و امروز بیرون جلسه می‌گذارند. چرا جلسه مجمع را نمی‌آیند؟» از سوی دیگر محمد خاتمی از عدم تحرک دولت یازدهم برای صدور اجازه خروج وی از کشور و شرکت در مراسم تشییع ماندلا بشدت دلخور و ناراحت است. خاتمی تلاش داشت در قالب هیاتی دولتی به کیپ تاون برود اما دولت روی خوشی به این خواسته وی نشان نداد و در آخرین ساعات محمد شریعتمداری به نمایندگی از کشورمان در این مراسم شرکت کرد.

جریان اصلاح‌طلب که امروز در مرحله نخست استراتژی درازمدت خود قرار دارد؛ از هر فرصتی برای منتقد نشان دادن خود نسبت به دولت و روحانی استفاده می‌کند. سعید شریعتی؛ عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت پس از سخنان رئیس‌جمهور درباره منتقدان توافقنامه در فیسبوک خود نوشت:«به نظر من «کم‌سواد» خواندن منتقدان و «استاد دانشگاه» خواندن اعضای تیم مذاکره‌کننده یک خطای بیانی فاحش از سوی آقای روحانی است.» پس از وی، احمد کارگر نجاتی دیگر عضو حزب منحله مشارکت در دو مطلب به نقد دولت پرداخت و گفت: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابت‌ها آمد اما بی‌هیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.» وی در مطلب دیگر با طعنه به روحانی گفته است: «چه خوب می‌شد، اگر مقاماتی که برای رسیدن به منصب و قدرت، نیازمند رای مستقیم شهروندان هستند، بویژه رئیس‌جمهوری که می‌بایست خود را در گستره ملی در معرض انتخاب مردم قرار دهد، آرشیو محرمانه‌ای را از تصویر جلسه‌ها و دیدارهایی که در دوره «رایزنی و جلب نظر و مددجویی و مشورت‌خواهی و...التماس دعا» با چهره‌ای گشاده و منت‌پذیر و سپاسگزار، با صغیر و کبیر برگزار کرده در گنجه خانه‌اش‌ نگهداری می‌کردند. برای چه؟! برای اینکه پس از استقرار بر عرش کبریایی مسؤولیت، هر از گاهی، دور از چشم«اهل بیت و دیوانخانه پر از مشاور و دستیاران ویژه و غیر‌ویژه» که همه هنرشان «به‌به، قربان عالی بود. خسته نباشید!» گفتن است، به تماشای آن صحنه‌های سراسر «استمداد و نمایش وسعت نظر و احساس و ابراز نیاز به مشورت دیگران و قربان صدقه رفتن برای حتی کوچک‌ترین پیشنهاد یک شهروند معمولی» بنشینند تا به خاطر آورند اگر برای جلب افکار عمومی و رای گرفتن از مردم، نیاز به فهم و درک واقعیت‌های زندگی و مطالبات آنان و مشورت و نظرخواهی و ارتباط مستقیم با مردم و بویژه صاحبان ایده و اندیشه و تجربه است، در برهه برنامه‌ریزی و اقدام عملی، بسی لازم‌تر و مؤثر‌تر است!»

اوج نگاه انتقادی در چند روز گذشته از سوی محمدرضا عارف، نامزد جریان اصلاحات در انتخابات ریاست‌جمهوری نسبت به روحانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد مطرح شد. اعتماد در ابتدای مصاحبه مرزبندی دولت و اصلاح‌طلبان را با گفتن این جمله که «چه شد که اصلاحات کاندیدای میانه‌رویی چون حسن روحانی را انتخاب کرد؟» بیان می‌کند و عارف در بیانی انتقادی اعلام می‌کند: «قبول نداشتم به نفع روحانی کنار بروم و بعد از انتخابات انتظار داشتم روحانی از من مشورت بگیرد!» در یک جمع‌بندی کلی می‌توان این تحلیل را بیان کرد که اصلاح‌طلبان در درجه اول تلاش دارند دولت را بدون پشتوانه اجتماعی نشان دهند- که این نکته حاصل‌جمع نظرات همه جامعه شناسان است - از سوی دیگر خود را منتقدان جدی نسبت به روحانی بیان کنند تا رفته رفته فاصله خود را با دولت بیشتر کنند.

با رهبری آیت الله خامنه ای ما از آمریکا پیش هستیم!

$
0
0

اندیشکده امریکن اینترپرایز : با رهبری آیت الله خامنه ای در موضوع هسته ای ایران از آمریکا پیش افتاده است.

اندیشکده امریکن اینترپرایز ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: مجموعه سخنان رهبر عالی ایران درباره مذاکرات و از جمله تعبیر نرمش قهرمانانه نشانه این است که ماهیت استراتژی ایران هیچ تغییری نکرده و صرفاً بحث بر سر تفاوت تاکتیک است.

مایکل روبین از کارشناسان اندیشکده امریکن اینترپرایز در ادامه این تحلیل می‌نویسد: «اگر اوباما هنوز درباره مذاکرات خوش‌باور است، بهتر است به جای مسافرت با جت ویژه ریاست جمهوری سوار یک اسب تک شاخ بشود که یک پری مهربان آن را به پیش می‌راند! شاید حسن روحانی با انگلیسی حرف زدن خود کاخ سفید و «جان کری»، وزیرامور خارجه، را به وجد آورده باشد اما واقعیت این است که روحانی و همکارانش همگی با هم ایالات متحده را به بازی گرفته‌اند

این مقام سابق «پنتاگون» افزود:‌ «فرضیات نادرست به منافع استراتژیک ما ضربه می‌زنند. کشورهایی مانند کره، ایران استانداردهای دیپلماسی آمریکا را نمی‌پذیرند و مطابق استانداردهای خود رفتار می‌کنند

روبین در ادامه تصریح کرد: وقتی رهبر عالی ایران از «نرمش قهرمانانه» صحبت کرد، کاخ سفید این سخنان را به منزله مهر تاییدی بر توافق هسته‌ای دانست اما (آیت‌الله) خامنه‌ای توضیح داد که این عبارت نشانه تغییر تاکتیک ایران است و در ماهیت دیپلماسی هسته‌ای تهران تاثیری ندارد.

وقتی ایران اعتقاد دارد که قدرت آمریکا رو به زوال است، عقب‌نشینی را لازم نمی‌بیند.من در طول 35 سال اخیر، استراتژی ایرانی‌ها را که به زبان فارسی می‌گویند، بررسی و تحلیل کرده‌ام. آنها هدف خود را علناً اعلام می‌کنند و همچنان به بازی خود ادامه می‌دهند اینکه جمهوری اسلامی در بازی از آمریکا پیش بیفتد بسیار بد است اما بدتر از آن این است که الگوی بازی ایرانی‌ها همچنان عیان است ولی هیچ کس در آمریکا به خود زحمت نداده که آن را ببیند.

انقلاب اسلامی؛ انقلابی که اینگونه رقم خورد

$
0
0
این ضبط صوت‌های توی عکس، هر کدام یک نوار کاست اصل در خود جا داده است. این کاست‌ها، هاله داشتند، اصل بودند، صاحبانشان قطعا آن را به عنوان نسخهٔ منحصربه‌فردی از این سخنرانی نزد خود نگه داشته‌اند، و شب‌ها و روزها گوش داده‌اند
یک عکس منحصر به فرد از آیت‌الله خامنه‌ای
این تصویر که در یکی از روزنامه های محلی مشهد منتشر شده است نشان دهنده فضای اوان شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی و واگوکننده راه های انتقال پیام (ضبط صوت و کاست) در آن دوران است.

یک روایت نشانه‌شناختی

روحانی جوان با عمامه و ریش سیاه که جمعیتی پرشور چشم و گوش خود را به خطابهٔ انقلابی او و حرکات انگشتان و زیر و بم صدایش سپرده‌اند. او در مرکز توجه قرار دارد، اما این فقط چشم‌ و گوش این جمعیت مشتاق نیست که جزئیات این اتفاق را ثبت می‌کند، بلکه ده‌ها دستگاه ضبط صوت نیز بر سر دستان این جمعیت، واسطه‌ای مکانیکی است که صدای این خطیب را، و هرچه صدای دیگر را ضبط می‌کند: صداهای تکبیر، صلوات، جیغ بلندگو، خش‌خش آستین‌ها، و نفس‌های این جمعیت بی‌قرار.

والتر بنیامین، منتقد فرهنگی، از «هاله»‌ (aura) آثار هنری سخن گفته است. بنیامین می‌گوید این هاله که تنها به دور آثار هنری اصل، مثل نقاشی‌‌هایی که پیکاسو یا ون‌گوگ کشیدند، وجود دارد، همان حس خاصی است که از حضور آن اثر در زمان و مکان ناشی می‌شود، یعنی وجود منحصربه‌فرد آن در جایی که خلق شده است. تکثیر مکانیکی، به عقیدهٔ بنیامین، کشندهٔ این هاله بود. نسخه‌های تکثیرشده از روی این آثار هنری، دیگر هیچ یک هاله نداشت، هرچه‌قدر هم که کیفیتش خوب باشد. این هاله به دور اثر هنری، ردی است از همهٔ آن تاریخ و تجربه و زمینهٔ اثر، و سایهٔ خالق اثر بر آن.

این ضبط صوت‌های توی عکس، هر کدام یک نوار کاست اصل در خود جا داده است. این کاست‌ها، هاله داشتند، اصل بودند، صاحبانشان قطعا آن را به عنوان نسخهٔ منحصربه‌فردی از این سخنرانی نزد خود نگه داشته‌اند، و شب‌ها و روزها گوش داده‌اند؛ یادگاری که با هر بار گوش دادن، اصالت آن لحظه‌ها را زنده می‌کرده است. شور و شوق این جمعیت، دم و بازدمشان، اشک و لبخندشان، مهمتر از همه، حضور آنها در آن لحظه‌ها، خود اتفاقی اصیل و منحصر‌به‌فرد بوده است. این دم‌ زدن‌ها، هاله داشته است. پشت هر کدام از این نفس‌ها، آدمی بوده با تاریخی و تجربه‌ای.

انقلاب‌ها، خوب یا بد، کامور یا ناکام، اینطور به بار می‌نشیند: با حضور اصیل آدم‌ها. با اتفاقاتی که هاله دارد، مکانیکی نیست، انسانی است، در لحظه حضور دارد. انقلاب‌ها با اتفاقات هاله‌دار رقم می‌خورند. با لایک نمی‌شود انقلاب کرد. لایک‌ها تکثیر مکانیکی و غایب یک حس زودگذر هستند که هیچ هاله‌ای به دور خود ندارند. لایک اول با لایک پنجاهم با لایک هزارم هیچ فرقی ندارند. لایک از انگشت آدمی‌زاد جدا می‌شود و توی شلوغی فیس‌بوک گم می‌شود. انقلاب‌های فیس‌بوکی همانقدر که زود محبوب می‌شوند، زود از سکه می‌افتند و متلاشی می‌شوند. اما این سرنوشت انقلاب‌های اصیل هم هست: پویایی هر جنبش تا وقتی ادامه دارد که انرژی خود را از اتفاقات اصیل و حضور هاله‌مند انسان‌ها تأمین کند. مکانیکی شدن، مرگ انقلاب‌ است.

دولت و پشتوانه نخبگانی؛ وقتی روحانی لختی پادشاه را فریاد زد

$
0
0


"روزی خیاطی نزد پادشاهی رفت و به او گفت: بنده حاضرم در قبال دریافت دستمزد و داشتن امکانات برای شما لباسی بدوزم که فقط انسان های سالم بتوانند آن را ببینند.پادشاه پذیرفت اما شرط کرد که در صورت انجام ندادن او را به دست جلادان خواهد سپرد. پارچه ای در دستان خیاط نبود اما هر لحظه که وزیران به سراغش می آمدند می گفت در حال دوختن است و هر کسی نمی تواند آن را ببیند مگر انسان های سالم! و آنها هم از ترس مجنون خوانده شدن سکوت می کردند.

بالاخره روز موعود فرا رسید و لباس را به کاخ شاه آوردند و تحویل او دادند. شاه اثری از لباس نمی دید اما خود را به آن راه زد و از داشتن چنینلباسی بسیار اظهار خشنودی کرد. قرار شد تا فردا لباس را در میان جمع انبوه مردم بپوشند تا مردم دیوانه و عاقل از یکدیگر سوا شوند.

شاه به میدان شهر وارد شد و تمامی مردم او را بصورت لخت نظاره کردند اما از ترس آبرویشان جیک نزدند. اما ناگهان کودکی به صدادرآمد و از لخت بودن شاه گفت. ناگهان همه به طرف او برگشتند و با هم یکصدا گفتند : آری پادشاه که لخت است!"


این داستان را با کمی تأمل و تغییر می توان به زمان حال تسری داد و از احوال این روزهای دولت آگاه شد. یکی از شعار‌های حسن روحانی، رئیس‌جمهوری، هنگامی که به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری وارد شد به میدان آوردن نخبگان بود. روحانی در نطق‌های انتخاباتی‌‌اش از پشتوانه نخبگان برای رأی‌آوری استفاده می‌کرد و حتی خود همه تلاشش را کرد تا در جامعه دانشگاهی کشور دیده شود که نمود بارز آن جمله معروف «من حقوقدانم» بود اما در چند ماه گذشته آنچه مشاهده شده خلاف این ادعا را ثابت می‌کند.

این امر، امروز از سوی همه جامعه‌شناسان بیان می‌شود که انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم پیروز گفتمانی نداشته و دولت روحانی، دولتی است بدون پایگاه اجتماعی ثابت و این نکته حتی اهرمی برای فشار از سوی برخی جریان‌های سیاسی به دولت شده است که پایگاه اجتماعی خود را عامل پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دانند.

دکتر پرویز امینی، جامعه‌شناس سیاسی از شکنندگی و «ضعیف‌پایه» بودن دولت سخن به میان آورده است و 4 دلیل 1-  فرآیند اجتماعی و سیاسی تکوین دولت یازدهم شامل: وزن بالای عقبه‌های سیاسی دولت، دولت ائتلافی از سازندگی و اصلاحات، خلأ برخورداری از یک عقبه اجتماعی مستقل 2-  ظرفیت دولت در مدیریت چالش‌های استقلال– توسعه، عدالت- توسعه و نخبه- توده 3- قدرت موجه‌سازی و 4- خطاهای استرات‍ژیک شامل برنامه‌ریزی صرف روی مقوله سیاست خارجی برای اداره کشور، نحوه برخورد با منتقدان و ایده و نحوه توزیع سبد کالا را نمادهای ضعیف پایه بودن دولت می‌خواند.

اما آنچه تاکنون بدان توجه نشده و روحانی خود آن را در دانشگاه شهید بهشتی فریاد زد؛ عدم وجود نخبگان حامی دولت و حامی تفکر حاکم بر مدیریت دولت بوده است. اگرچه در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم نامه‌های زیادی از سوی جریان‌های مختلف از جمله دانشگاهیان و نخبگان علمی در حمایت از کاندیداهای مختلف صادر می‌شد اما حسن روحانی از این امر بی‌بهره بود و تنها نامه‌ای در 21 خرداد از سوی سایت ایسنا با عنوان «بیانیه جمعی از دانشگاهیان در حمایت از روحانی» منتشر شد که نامی از این دانشگاهیان پایین این بیانیه نیامده بود.

در این بیانیه آمده بود: «امید واثق داریم که با پشتوانه و تجارب و سوابق اجرایی ایشان در استفاده از نیروهای خدوم، متخصص و باتجربه، کشور به سمت اعتدال و پیشرفت در همه زمینه‌ها حرکت می‌کند».

روحانی و تیم همراهش که با رویکرد توسعه برون‌زا از مسیر تعامل با غرب در عرصه مدیریتی کشور حاضر شدند، همواره به پشتوانه نخبگان متکی بودند و در همه نطق‌هایشان این راهکار را حاصل جمع فکر نخبگان جامعه می‌دانستند اما در چند ماه گذشته هیچ‌یک از نخبگان جز حلقه آقای روحانی درباره این موضوع سخنی به میان نیاورده است.

آقای روحانی 25 دی ماه در جمع فرهنگیان، دانشگاهیان و نخبگان استان خوزستان، قدرت شناخت، تحلیل و تبیین نیازها و مطالبات بر حق جامعه را از ویژگی‌های نخبگان برشمرد و تاکید کرد: «نخبگان باید به عنوان واسطه و پل ارتباطی میان دولت و جامعه اولویت‌ها را تعیین کنند و بهترین یاری‌دهندگان دولت باشند».

وی روز 15 بهمن به جمع دانشگاهیان شهید بهشتی رفت؛ جایی که در آن سریع‌القلم مهم‌ترین تئوریسین دولت حضور دارد و در آنجا با گلایه از اساتید دانشگاهی اعلام کرد: «چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیه سقراط‌‌وار می‌خواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو،‌ مذاکره کردند نیز از دانشگاه‌ها هستند و از اساتید دانشگاه‌های ما به حساب می‌آیند». این جملات روحانی اوج بی‌اعتمادی و عدم حمایت از دولت و تفکر حاکم بر آن از سوی نخبگان و دانشگاهیان را فریاد می‌زند.

نکته جالب توجه آنکه مسیر غلط دولت در نحوه مدیریت کشور باعث شده است پس از تقاضای آقای رئیس‌جمهور نیز اساتید به حمایت از دولت برنخیزند. از سوی دیگر هر روز بر تعداد منتقدان دانشگاهی دولت افزوده می‌شود و تمام کسانی که تاکنون سکوت کرده بودند نیز زبان به انتقاد گشوده‌اند.

شایان ذکر است رهبر معظم انقلاب از ابتدای دولت بر ساخت درونی و استحکام کشور از داخل تاکید داشتند و مسیر پیشرفت برون‌زا را بی‌فایده خوانده‌اند. ایشان در آخرین سخنرانی خویش در جمع مردم تبریز فرمودند: «آمریکایى‌ها با انقلاب اسلامى دشمنند، با جمهورى اسلامى دشمنند، با این پرچمى که شما مردم بلند کردید دشمنند و این دشمنى با این چیزها فرو نخواهد نشست؛ علاج مقابله با این دشمنى هم فقط یک‌چیز است و آن، تکیه به اقتدار ملى و به توان داخلى ملى و مستحکم کردن هرچه بیشتر ساخت درونىِ کشور [است]. هرچه در این زمینه ما کار بکنیم، کم است».

متن نامه درخواست پیام از رهبر انقلاب برای دوازدهمین اردوی جهاداکبر و پاسخ ایشان

$
0
0
شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور در آستانه دوازدهمین دوره اردوی آموزشی-تشکیلاتی جهاد اکبر نامه ای خطاب به رهبر انقلاب نگاشته و از ایشان درخواست پیام نمودند؛ این نامه در تاریخ 1392/11/05 خدمت ایشان ارسال شد و ایشان در تاریخ 1392/11/23 پیامی شفاهی خطاب به همه تشکل های دانشجویی صادر نمودند. متن نامه اتحادیه و پاسخ رهبر انقلاب در زیر آورده شده است:

بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
    با اهداء سلام و تحیت
احتراما، ضمن عرض تبریک ایام الله دهه فجر و سی و پنجمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی به محضرحضرتعالی و ابلاغ سلام و ارادت هزاران نفر از اعضاء دفاتر انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های کشور که مشتاقانه دیدار رهبر و مقتدای شان را لحظه شماری می نمایند و عزم و اراده ی خویش را معطوف تحقق اهداف و آرمان های امام راحل عظیم الشان (ره)، شهدای گلگون کفن و منویات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نموده اند، به استحضار می رساند فرزندان انقلابی شما در اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور در پاسخ به مطالبه حضرتعالی از تشکل های دانشجویی در رابطه با نخبه پروری سیاسی و تقویت بنیان های اعتقادی و معرفت دینی اعضای این اتحادیه، در آستانه برگزاری دوازدهمین نشست آموزشی-تشکیلاتی با «عنوان جهاد اکبر12» قرار دارند که با حضور اعضای شورای مرکزی و فعالان بیش از 48 دانشگاه کشور  از 18 لغایت 25 بهمن ماه سال جاری و در جوار مضجع نورانی و پر برکت ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در مشهد مقدس برگزار خواهد شد.
از آنجا که درک صحیح و عالمانه شرایط کنونی داخلی و بین المللی، و شناخت عمیق ضرورت ها و ملزومات فعالیت های فرهنگی- سیاسی، مهمترین بایسته ی هرگونه برنامه ریزی و اقدام تشکل های دانشجویی در فضای دانشگاه ها و جامعه می باشد، دانشجویان عضو این اتحادیه همچون گذشته، چشمان خویش را به چراغ راه نورانی ولایت فقیه دوخته اند و تلاش می کنند تا با بهره گیری و الهام از منظومه فکری مقام معظم رهبری، نقش تاریخی خود را در این برهه از حیات انقلاب اسلامی به درستی ایفاء نموده و با عمل به رهنمودهای مقام عظمای ولایت، رضایت و خشنودی ذات اقدس الهی را جلب نمایند؛ ان شاء الله.
در پایان، اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور، ضمن تجدید بیعت با حضرتعالی، استدعا دارند در صورت صلاحدید، با ابلاغ پیام به نشست آموزشی- تشکیلاتی جهاد اکبر، دانشجویان شرکت کننده در این نشست را مورد لطف و عنایت قرار داده و از رهنمودهای گهربار خویش بهره مند فرمایید.
سلامتی و طول عمر با عزت حضرتعالی را از درگاه خداوند متعال مسئلت می نماییم.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه های سراسر کشور

--------------------------

متن پیام رهبر معظم انقلاب به تشکل های دانشجویی

سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه‌ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشكّر كنید و چند نكته را به آنان یادآوری كنید:
۱) در كنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) بهره ببرید.
۲) شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالك‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده كنید.
۳) نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل كنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به‌كار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.
۴) تشكیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز‌شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشكیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأكید كنید.
۵) افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این كشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده‌ای امیدبخش در پیشِ‌رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.
سیدعلی خامنه ای

پی نوشت:
آقای محمدیان گفتن شأن نزول این پیام همان نامه ای بود که شما به رهبر انقلاب دادید؛ با خوندن این دو پیام واقعا این درک میشه

مسؤولان فرهنگی کشور به هوش باشند!

$
0
0

امر به معروف و نهی از منکر به فرموده رهبر حکیم انقلاب یک واجب فراموش شده است که جامعه امروز ایرانی با توجه به هجمه فرهنگی غرب بشدت به آن نیاز دارد. اگرچه مقوله حجاب و عفاف یکی از زیرشاخه‌های امر به معروف و نهی از منکر است اما خود از چنان وسعتی برخوردار است که 29 دستگاه دولتی و غیردولتی برای اصلاح آن باید دست به کار شوند و غفلت از آن باعث شده طی چند سال گذشته غرب با یک برنامه‌ریزی مدون الگوی پوشش جوانان ایرانی بویژه زنان را تغییر دهد.

 

 یکی‌ـ‌دو سالی است پدیده «ساپورت‌پوشان» در کشور بویژه در کلانشهر‌ها به راه افتاده است. پدیده‌ای که شروع آن با چند برنامه از آکادمی گوگوش در شبکه «من و تو» ماهواره به راه افتاد و کم‌کم به یک اپیدمی ناهنجار اجتماعی تبدیل شد. در سری اول آکادمی  در ۱۴ سکانس متفاوت، خانم‌ها از شلوار ساپورت استفاده کردند. در سری دوم آکادمی در ۱۷سکانس و در سری سوم، در ۷۲سکانس متفاوت، خانم‌ها از شلوار ساپورت استفاده کردند! این تعداد یعنی در ۹۰درصد سکانس‌های موجود این سری آکادمی از ساپورت استفاده شده است که در جای خود جای تامل زیادی دارد!

اگرچه در یک بررسی رفتاری مشخص شده است ۷۵ درصد کسانی که از پوشاک زننده استفاده می‌کنند، دچار «سندروم خودنمایی» هستند اما این واقعیت اجتماعی را نباید فراموش کرد که شبکه‌های ماهواره‌ای بر تغییر فرهنگ کشور تاثیر گذاشته‌اند و با شیب ملایمی اقدام به تغییر پوشش جوانان کشور کرده‌اند تا بدان جا که قبح پوشیدن این نوع از لباس‌ها دیگر ریخته است. برای روشن‌تر‌شدن می‌توان چند سوال زیر را طرح کرد:

آیا جامعه 10 سال پیش ظرفیت پذیرش شلوارهای لی فاق کوتاه برای آقایان را داشت؟

آیا حساسیت جامعه در 15-10 سال گذشته به قدری بود که در برابر حضور خانم‌هایی با شلوارهای لی بدن‌نما یا ساپورت به همراه چکمه‌های بلند واکنش نشان ندهد؟

و سوالات دیگری که طرح آنها اثبات مقدمه را در پی خواهد داشت.

مروری بر گذشته نشان می‌دهد استراتژی «آبپز‌کردن قورباغه» به‌صورت کاملا مدیریت شده و هدفمند در جامعه ایرانی به‌کارگرفته شده است تا بدون هیچ جنگ و چالشی به سمت برهنگی غربی حرکت کنیم. از این‌رو بود که در فصول گرم امسال پیش‌بینی‌ها محقق شد و جمعیت قابل توجهی از خانم‌ها به ساپورت‌های براق و رنگ بدن روی آوردند. پوششی که نه برای کاستن آستانه تحمل جامعه در برابر غرایز، بلکه مستقیما خانواده‌ها و مردهای متاهل را نشانه گرفته است. در بهار و تابستان 92 دیگر خبری از مانتوهای دکمه دار نبود. تمام مغازه‌ها نه از مانتوهایی که به‌صورت استوانه‌ای و سنتی دوخته شده‌اند، بلکه از مانتوهایی که دوخت هلالی و باز دارند، پر شدند تا تهییج غرایز جامعه به حداکثر ممکن برسد. نکته مهم دیگری که این لباس‌ها دنبال کردند جامعه هدف آن است. به‌صورت خلاصه و تیتروار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ افزایش تمایلات غریزی مردان در زمان حضورشان در اماکن عمومی

ـ کاستن قدرت تحمل مردان در برابر غرایز

ـ افزایش میزان تعرض به خانم‌ها و القای ناامنی

ـ برانگیختگی حس تنوع‌طلبی مردان

ـ عدم ارضا و اغنای مردها با همسرانشان

ـ افزایش نارضایتی‌های جنسی در خانواده‌ها و افزایش زمینه خیانت

ـ ایجاد رقابت بین خانم‌ها برای باقی ماندن در ورطه تبرج

ـ افزایش تمایل در خانم‌های متاهل برای اجتناب از عوامل برهم زننده فرم بدن همچون بارداری

در این برنامه مدون از تهاجم فرهنگی و تغییر پوشش، غرب سعی دارد متناسب با برخی ویژگی‌های فرهنگی خانوارهای ایرانی، نوعی انحراف ایجاد کند و در ظاهر نشان دهد حجاب رعایت شده اما هدف اصلی‌‌اش، پوشیدن لباس بدن‌نمایی است که حتی بیش از برهنگی، اثر منفی بر فرهنگ خانوار ایرانی دارد بویژه آنکه با معرفی یک زن محجبه و متاهل با این نوع پوشش در لباس خانم‌ها، تخریب بیشتری را هدف گرفته‌اند. این هشدارها ما را بر آن می‌دارد که بیش از پیش بر الگوی پوشش سال آینده دقیق شویم.

در این مجال آنچه امروز در شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره ارائه می‌شود، می‌تواند حائز اهمیت باشد. معرفی پوششی عریان‌تر در شبکه‌های امروز ماهواره‌ای که ترکیبی است از ساق شلواری -که بسیار نازک‌تر و بدن نما‌تر از ساپورت‌های موجود در بازار ایران است- به همراه بلوز یقه‌باز که بیش از همه در همین شبکه من و تو نشان داده می‌شود یک زنگ خطر بزرگ است. از طرفی وقتی به داخل کشور نگاه می‌کنیم آستانه‌ تحمل فرهنگی کشور به حدی پایین آمده است که هر مدلی بتواند بازی تبلیغات را ببرد، در آن پذیرفته خواهد شد و تاسف‌بارتر اینکه عطش دانش‌آموزان و دانش آموختگان در پذیرش هر چیزی که اسمش را مد‌ بگذارند، بسیار بالاست. از آنجا که این قشر بیشترین کاربران فضای مجازی و مخاطبان برنامه‌های ماهواره‌ای هستند، مدهای جدید را از طریق این دو رسانه به راحتی دریافت می‌کنند. تبلیغات مدهای جدید هم از مدل «به مرگ می‌گیرند که به تب راضی شوند» پیروی می‌کند، یعنی تبلیغات بین یک مد‌ سقف و یک مد‌ کف صورت می‌پذیرد؛ مد‌ سقف در ماهواره‌ها و مد‌ کف در تبلیغات اینترنتی.

با توضیحات ارائه شده و با نگاهی گذرا به تبلیغات مدهای زمستانه در بازار، ست لباس‌های «پالتو-تونیک-ساپورت- چکمه» بیشترین حجم تبلیغاتی را به خود اختصاص داده است. دقیق‌تر آنکه ما از مانتوهای بلند بدون دکمه به پالتوهای کوتاه بدون دکمه و تونیک‌های متفاوت از مدل‌های سابق تقریبا آنچه در شبکه‌های ماهواره‌ای امروز نشان داده می‌شود، رسیده‌ایم. تونیک‌هایی که متفاوت از گذشته بلند و پوشیده نیستند، بلکه کوتاهند و حداکثر تا سر فاق را می‌پوشانند. اگر این مد به‌عنوان مد لباسی زمستانه در جامعه پذیرفته شود باید گفت که در فصل گرما (که دیگر نیازی به پوشش پالتو نیست) باید با مانتو (ولو بدون دکمه‌اش) نیز خداحافظی کرد و ساق شلواری و بلوز آکادمی گوگوش را بپذیریم.

دولت و دیگر دستگاه‌های اجرایی باید برای این تهاجم فرهنگی برنامه داشته باشند که کمترین آن ممنوعیت توزیع این نوع پوشش در فروشگاه‌های پوشاک و در کنار آن توزیع گسترده پوشاک مبتنی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است والا تابستان 93 را باید نقطه‌ عطف تغییر جامعه‌ پوشیده‌ ایرانی به جامعه‌ برهنه‌ غربی و چه‌بسا بدتر بدانیم.

سبک زندگی آقا

$
0
0

دانه های برنج را دانه دانه از روی پارچه ی سفید جمع می کند. دانه های جمع شده را که می ریزد کنار غذای خورده نشده، تازه می فهمیم کشیده شدن امتداد آن پارچه ی سفید، از روی میز تا روی پایش برای تمیز ماندن عبایش نیست؛ برای تمیز ماندن برنج هاست، که از قاشق که می افتند، از خوردن نیفتند.

 با یک دست و آن هم دست چپ غذا خوردن سخت است؛ گاهی برنج می ریزد دیگر..


سبک زندگی رهبرم


وبلاگ نقد یعنی بی سواطی

گاه روی صورتی را مو بگیرد بهتر است

$
0
0

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)


جای آتش، شمع گر سوسو بگیرد بهتر است

شمع اصلا آتش از یک سو بگیرد بهتر است

باعث زحمت شود اصلا اگر شانه زدن

گاه روی صورتی را مو بگیرد بهتر است

اینکه می‌خواهد بگوید بهترم این خوب نیست

اتفاقا دست بر زانو بگیرد بهتر است

بی‌تعادل در میان خانه جارو می‌زند

کشتی بی‌بادبان پهلو بگیرد بهتر است

گرچه می‌ارزد به شادی علی این اتفاق

فضه از دستش ولی جارو بگیرد بهتر است

از علی رو  را بپوشاند ولی پیش حسن

اتفاقا دست بر بازو بگیرد بهتر است


جدیدترین شعر آقای مهدی رحیمی که امروز در روزنامه وطن امروز منتشر شد


وقتی که نیستی اما از همه بیشتر هستی!

$
0
0

به پایان سال رسیده ایم و هر چقدر اطراف مان را نگاه می کنیم ظهور فیزیکی یکی از دوستان عزیز مان را حس نمی کنیم اگر چه حضور معنوی اش از همه پر رنگ تر است؛ در پیامک ها، استاتوس ها، مطالب وب، بگ گراند گوشی ها، حتی در پست های فیسبوک و ....

چند سالی بود که با او اُخت شده بودیم. با خوبی ها و شوخی هایش، با دوربین گوشی آماده بکارش، با تلاش های جهادگونه اش، با اخم ها و فریادهایش و با آن چهره معصوم و مهربانش!

حالا که وارد سال جدید می شویم دوباره یاد خاطرات ایام عید سه سال گذشته زنده می شود. یادم هست که از من و رضا قول می گرفت که بیایید در ایام عید چراغ اتحادیه را روشن نگه داریم و هر روز و شب تنها در این اتحادیه می ماندیم. یک بار می گفت دکوراسیون عوض کنیم، یک بار بشوریم و بسابیم، یک شب اتحادیه را می کرد سینمای سه نفره خصوصی! چند شب هم یادش بخیر حسین شفاهی هم بود و با هم شاد بودیم و می خندیدیم!

اما ظهور فیزیکی اش امسال دیگر نیست و بخاطر حضور معنوی اش باید چراغ این اتحادیه روشن بماند!

شما با ۴۶۷ میلیون تومان، چگونه سال نو را تبریک می‌گفتید؟

$
0
0

تبریک آقای روحانی به بندهدیروز پیامکی از Rouhani به دستم رسید که با امضای «حسن روحانی رییس جمهور»، نوروز را تبریک گفته بود. متوجه شدم که این پیامک برای دیگران هم ارسال شده. با توجه به حدود ۵۵ میلیون نفر مشترک تلفن همراه و هزینه ارسال انبوه ۸۵ ریالی به ازای هر پیامک، این نوآوری رییس‌جمهور محترم، چهار میلیارد و ششصد و هفتاد و پنج میلیون ریال (۴۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان) هزینه داشته است. هر چند این هزینه، یک دهم هزینه بازسازی دفتر رییس‌جمهور نبوده و از نظر دولت‌مردان، رقم قابل ملاحظه‌ای محسوب نمی‌شود اما با خودم فکر کردم اگر من جای رییس‌جمهور بودم و قبلاً در پیامی تلویزیونی، سال نو را به همه تبریک گفته بودم، حالا این حدود نیم میلیارد تومان را خرج چه کار مهمتری می‌کردم:

۱ـ این پول را به مرزبانی کشور می‌دادم تا صد چادر را به سنگر مستحکم تبدیل کنند و دستکم پانصد جوان مرزبانمان، مجبور نباشند در چادر، به حفاظت از مرزهای کشور بپردازند؛

۲ـ یا این پول را به وزارت آموزش و پرورش می‌دادم تا در صد مدرسه روستایی دارای بخاری نفتی، سیستم پکیج و شوفاژ را برای گرمایش راه‌اندازی کنند تا دانش‌آموزان کمتری در معرض خطر سوختن باشند؛

۳ـ یا این پول را به وزارت راه و شهرسازی می‌دادم تا یک صندوق قرض‌الحسنه کوچک راه بیندازد و به ۵۲ خانواده چهار نفره مستحق فاقد مسکن، آپارتمانهای مسکن مهر را با یک وام قرض‌الحسنه چهار ساله ۹ میلیون تومانی واگذار کند که اقساط آن از محل یارانه‌های نقدی آنان، پرداخت شود.

۴ـ یا این پول را به سازمان بهزیستی می‌دادم تا به ۶۶۷ خانواده دارای سرپرست معتاد علاقمند به ترک اعتیاد کمک کند تا بتوانند به رایگان، در یک مرکز اجتماع درمان‌مدار، شر این بلای خانمان‌سوز را از سر خانواده خود دور کنند.
*
شما با ۴۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، چگونه سال نو را به مردم ایران تبریک می‌گفتید؟

جایگاه نظریه «برجسته سازی» در سیاست رسانه‌ای دولت روحانی

$
0
0

آغاز اعلام خوداظهاری یارانه‌ها و فراموشی 20 فروردین واقعی!

در بین اندیشمندان حوزه رسانه نظریات مختلفی از کم تاثیری رسانه بر مخاطب تا تاثیر فوق العاده رسانه و رفتار منفعلانه مخاطب دیده می شود که هیچ یک دارای طرفداران کامل برای خود نیست اما در این بین نظریه "برجسته سازی-Agenda setting theory"«دونالد شاو» و «مک‌کومبز مکسول» مورد اقبال عموم اندیشمندان قرار گرفته است؛ نظریه ای که به واسطه حضور عناصر فکری رسانه ای در دولت یازدهم نیز بارها مورد استفاده قرار گرفته و در همین ماه جاری نیز به نحو احسنت از آن استفاده خواهد شد.

نظریه برجسته‌سازی اشاره به تأثیر رسانه ها بر شناخت و نگرش ما و تعیین اولویت های ذهنی با بزرگ کردن بعضی از رویدادها در قالب خبر و گزارش است. رسانه‌ها (چه صوتی و تصویری از نوع رادیو و تلویزیون و چه نوشتاری مثل روزنامه‌ها و سایت‌های اینترنتی و...) با تمرکز روی بعضی از رویدادها، تلاش می‌کنند بر آگاهی و اطلاعات مردم تأثیر دلخواه بگذارند و اولویت رسانه ها را نیز دولت، سیاستمداران، مسئولین رسانه و ... تعیین می کنند.

رسانه ها البته نمی‌توانند «چگونه» فکرکردن را تحمیل کنند، مخاطبان هشیار از این توان برخوردارند که بر مبنای منطق و دیدگاه انتقادی خود دست به انتخاب بزنند اما می‌توانند (و توانسته اند) تعیین کنند که مردم «درباره ی چه موضوعی» فکرشان مشغول باشد و چه چیز مسئله ما بشود. توجه داشته باشیم که اولویت‌ها، همیشه توسط زمینه ها و موقعیت های اجتماعی تعیین نمی‌شود.

با برجسته‌سازی، و تکرار و تکرار اخباری که تنها بخشی از واقعیت را دارد و نیمه پنهانش از نظرها محو ، افکار عمومی مهندسی می‌شود. به مسائل و موضوعات دیگر اصلاً توجه نمی‌شود و گویی غیر از روایت مورد اشاره، هیچ واقعه دیگری که به سرنوشت ما مربوط باشد وجود نداشته و ندارد.

دولت یازدهم با تدبیر تیم رسانه ای خود در یک اعلام وسیع و عمومی "۲۰ تا ۲۹ فروردین موعد خوداظهاری یارانه نقدی"برای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها اعلام کرد و پس از آن رسانه های مختلف شروع به تحلیل و تفسیر این واقعه کردند. برخی از رسانه ها به روزشمار فرارسیدن این تاریخ پرداختند و برخی دیگر اقدام به برگزاری نظرسنجی عمومی کردند و در نهایت خوداظهاری یارانه نقدی در تاریخ بیست فروردین به مسئله اول رسانه های کشور تبدیل شد.

همچنانکه مردم اولویت رسانه ها را می سازند و رسانه ها اولویت مردم را! در این مسئله به دلیل وجود یک موضوع مهم معیشتی و اقتصادی آنچه که اولویت رسانه ها قرار گرفت اولویت فکری مردم نیز قرار می گیرد و در اینجا است که دولت توانسته است که وقایع مهم بیست فروردین را که اتفاقا می تواند برایش نقطه چالشی بزرگ باشد از اولویت فکری مردم خارج کرده است.

اشتباه دولت در مسئله هسته ای طی چند ماه گذشته روحانی و همراهانش را به شدت زیر فشار قرار داده است و امروز نیز مشخص شده است نه تنها امتیازات نامتوازنی در بیانیه اقدام مشترک مبادله شده است بلکه طرف مقابل چندان به تعهداتش نیز پایبند نیست؛ دولت در چنین شرایطی وارد سال 93 شده است و بیست فروردین نماد پیروزی ایران در موضوع هسته ای بر زورگویان جهان است.

20 فروردین سال 1385 خبر دستیابى ایران به فناورى غنى‌سازى اورانیوم و راه اندازى یک زنجیره کامل غنى سازى توسط سانتریفیوژهاى ساخت ایران در نطنز اعلام شد. در پی این موفقیت دانشمندان و متخصصان کشورمان در دستیابی به نسل جدیدی از سانتریفیو‌ژها در ایران و اعلام آن به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشورمان در زمره کشورهای صاحب تکنولوژی در غنی‌سازی اورانیوم محسوب می‌شود. این مراسم باشکوه در مشهد مقدس و در جوار بارگاه ملکوتى ثامن الحجج (ع) برگزار شد.

پس از آن با تصویب شوراى عالى انقلاب فرهنگى، به پاس قدردانى از تلاش‌هاى افتخار آفرین دانشمندان جوان ایرانى در دستیابى کشور به فناورى صلح آمیز هسته اى، 20 فروردین در تقویم رسمى ایرانیان «روز ملى فناورى هسته اى» نام گرفت. فناوری هسته ای، به توانایی تبدیل اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی شده از طریق شکافت اتم ها و توانمندی هم جوشی اتم ها اطلاق می شود.

همه ساله روز بیست فروردین در سراسر کشور به ویژه محیط های علمی از جمله دانشگاه ها و مدارس جشن ملی برگزار می شد اما عملکرد دولت روحانی امسال می تواند این جشن ها را به محیطی برای نقد و انتقاد از عملکرد دولت تبدیل کند و یکی از بهترین راهکارهای مقابله با آن از اولویت خارج کردن مسئله هسته ای در روز بیست فروردین بود که دولت با آن چاره اندیشی کرد.

اما پاشنه آشیل دوم دولت در چند ماهه گذشته از آن مسئله «فرهنگ» بوده است. عملکرد بد فرهنگی دولت باعث نارضایتی عمومی در سطح جامعه شده است. از اظهارات وزیر فرهنگ در مورد تکخوانی زنان، بستن روزنامه بهار، رفع فیلتر فیسبوک، گروه سگ های زرد وغیره تا عملکرد دولت در جشنواره های فیلم و شعر و موسیقی فجر و حتی اظهارات رئیس جمهور در مورد هنرمند ارزشی و غیر ارزشی باعث شد تا مراجع تقلید به اعتراض برخیزند و خبرگان ملت نگرانی های خود را بیان کنند تا آنکه رهبر انقلاب در دیدار با خبرگان ملت بفرمایند:« یک مسئله هم مسئله‌ی فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانی دارید، بنده هم نگرانممسئله‌ی فرهنگ، مسئله‌ی مهمی است. اساس این ایستادگی، این حرکت و در نهایت ان‌شاءالله پیروزی، بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است و تقویت جناح فرهنگی مؤمن، تقویت این نهالهایی که روییده است در عرصه‌ی فرهنگ؛ بحمدالله جوانهای مؤمنِ خوبی داریم در عرصه‌ی فرهنگ و هنر؛ فعالیت کردند، کار کردند؛ حالا بعضی جوانند، بعضی دوره‌ی جوانی را هم گذرانده‌اند؛ ما عامل فرهنگی کم نداریم. ما حتماً در مسئله‌ی فرهنگ‌[باید توجه کنیم‌]، دولت محترم هم باید توجه کند، دیگران هم توجه کنند. بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد، بی‌ملاحظگی نمیشود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنه‌ی فرهنگی به‌وجود آمد، مثل رخنه‌های اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه‌ی نقدی داد؛ این‌جوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد

عملکرد ضعیف دولت در حوزه فرهنگی اعتراض عمومی را به همراه داشته است و از سویی بیست فروردین روز شهادت سید مرتضی آوینی است که نماد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار می رود و هر ساله در سالروز شهادت ایشان مجامع فرهنگی زیادی در سطح کشور برگزار می شود و آنجا نیز می تواند به محیط نقد عملکرد فرهنگی دولت بدل شود و مطرح کردن «خوداظهاری یارانه نقدی» می تواند از پررنگ شدن این موضوع نیز جلوگیری کند.

دولت توانسته است با استفاده از این موضوع اولویت های رسانه های کشور را تغییر دهد اما بایستی دید جبهه فرهنگی مومن با استفاده از سواد رسانه ای خود این موضوع را شناخته و یا با دولت در این مسیر همگام خواهد شد.

آیا واقعا امیرالمومنین دختر خود را به عقد عمر درآورده است؟

$
0
0

امروزه یکی از بیشترین تلاش ها برای انحراف در تاریخ اسلام و حمله به تشیع از سوی وهابیت در مورد شهادت حضرت زهرا و روزهای سخت آل الله پس از رحلت رسول مکرم اسلام (ص) اتفاق می افتد.

متاسفانه عدم شناخت مردم از تاریخ و عدم مطالعه کتب روایی و تاریخی صدر اسلام باعث شده است بسیاری از این شبهات امروزه از زبان برخی از پیروان اهل بیت نیز شنیده شود که یکی از معروف ترین آنها ماجرای عقد دختر امیرالمومنین علی (ع) با عمر ابن خطاب است.

جریان وهابیت در شبکه های ماهواره ای در ایام شهادت حضرت زهرا (س) بصورت مستمر این جمله را بیان می کنند که امیرالمونین دختر خود (ام کلثوم) را به عقد عمر ابن خطاب در آورده است و این امکان ندارد که عمر جزو قاتلین حضرت زهرا باشد چرا که اگر این گونه بود هرگز حضرت امیر دختر خود را به قاتل همسرش نمی داد.

جریان وهابیت با ایجاد فامیلی بین امیرالمومنین و عمر ابن خطاب تلاش دارد تا وی را از دست داشتن در شهادت حضرت زهرا مبرا کند حال آنکه تحریف کنندگان تاریخ اینجا تنها از یک شباهت اسمی سو استفاده را می کنند.

این درست است که عمر ابن خطاب با دختری به نام ام کلثوم ازدواج کرده است اما آن دختر نه دختر امیرالمونین است نه دختر حضرت زهرا و این یک خلط تاریخی است که از سوی وهابیت صورت گرفته است. ام کلثومی که به عقد عمر درآمده است دختر اسماء بنت عمیص و ابی بکر بوده که پس از مرگ ابی بکر تحت تکفل امیرالمومنین قرار گرفته است. محى الدين نووى، مهمترين شارح صحيح مسلم در کتاب تهذيب الاسماء مى‌گويد عمر با امّ‌كلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است! (1) البته این موضوع به تایید مورخین و نسب شناسان شیعی چون آیت الله نجفی مرعشی نیز آمده است. ایشان می فرمایند:« اسماء با ابوبكر ازدواج كرده و چند فرزند براى او آورد كه از جمله آن‌ها امّ‌كلثوم است؛ كه اميرمؤمنان عليه السلام او را بزرگ كرده و خليفه دوم نيز با او ازدواج كرد؛ او دختر خوانده حضرت و مانند يكى از دختران ايشان بود؛ و آن حضرت محمد را پسر خويش و امّ‌كلثوم را دختر خويش خطاب مى كردند؛ و به همين سبب عده اى از محدثين و مورخين به توهم افتاده‌اند؛ و اين اشتباه، مشابهات بسيار دارد كه منشا آن‌ها اشتراك در اسم يا وصف بوده است؛ و پس از مردن ابوبكر، اميرمؤمنان با اسماء ازدواج كردند.»(2)

امیرالمونین علی (ع) دو دختر خود را به عقد دو برادر زاده اش در آورده است. زینب کبری (س) به عقد عبدالله ابن جعفر و ام کلثوم (س) به عقد محمد ابن جعفر در آمده است.

اسـمـاء دخـتـر عـُمـَیـس،از زنـان مـؤ مـن و گرانقدرى است که نام او به نیکى در تاریخ اسلام مى درخـشـد. او از اولیـن ایـمـان آورنـدگـان بـه پـیـامـبـر (ص) بـود. اسماء خواهر میمونه -همسر پیامبر- بود. اسماء همسر جعفر بن ابیطالب بود و با او به حبشه هجرت کرد. 

یـک سـال پـس از بـازگـشـت از حبشه ، جنگ موته رخ داد، جعفر بن ابى طالب ، شوهر اسما به عنوان فرمانده سپاه به جبهه رفت و شهید شد. بعد از شهادت جعفر، این بانو به امر رسول خدا با ابوبکر ازدواج کرد و از او فـرزنـدى آورد بـه نـام مـحـمـد بـن ابـى بـکـر کـه از شـیعیان خاص و حوّاریون حضرت على (ع) بود. دیگر فرزند اسماء از ابوبکر دختری است به نام ام کلثوم که بعدها به عقد عمر ابن خطاب درآمده است.

در دوران ابـوبـکـر، بـا ایـنـکـه اسـمـا هـمـسـر ابـوبـکـر بـود، ولى بـه دلیـل ایـمـان و علاقه به اهل بیت ، رابطه اش را با آنان قطع نکرد و همدم و مونس حضرت زهرا سلام الله علیها بود و توطئه هاى سرّى حکومت علیه امام را به اطلاع ایشان مى رساند. پس از مرگ ابوبکر، اسما به عقد ازدواج امام على (ع) درآمد.

النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.

المرعشي النجفي، آية الله السيد شهاب الدين (متوفاي 1369ش)، شرح إحقاق الحق وإزهاق الباطل، ج 30 ص 315 اشر: منشورات مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي ـ قم.


غصه ای نیست بزرگ است خدای من و تو

$
0
0

زندگی جای عبور است نه جای من و تو
آسمان خانه بناکرده برای من و تو

ماردیف غزلی ناب به طرز عشقیم
زین سبب سخت شده قافیه های من و تو

راز شبنم و گل سرخ  فقط تمثیلی است
که شبیه است به این حال و هوای من و تو

پرسش چشم من و دل نگرانی این بود
حرف مردم، و همان رنج و بلای من و تو 

چشم هایت به من خسته چنین می گفتند
عشق شد پاسخ بی چون چرای من و تو

«بگذاریم که با فلسفه شان خوش باشند»
نه که تصمیم بگیرند برای من و تو

دیگران هرچه که گفتند، بگویند، که هیچ
غصه ای نیست بزرگ است خدای من و تو

«مهدی چراغ زاده»


Viewing all 168 articles
Browse latest View live