Quantcast
Channel: مسیر
Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

تحرکات دولت به سوی دوگانگی در گفتار و رفتار!

$
0
0

دو هفته گذشته رهبر انقلاب در سخنرانی خود فرمودند:« من از این جهت روى این تکیه میکنم که گاهى شنیده میشود کسانى در گوشه‌وکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راه‌ها را باید هموار کند» درست یک هفته پس از این سخنرانی رئیس جمهور محترم در سوم خرداد اعلام کرد: «اجازه دهیم مردم راحت باشند و این همه هر روز در زندگی مردم دخالت نکنیم، مردم خودشان راه بهشت را انتخاب می کنند، نمی شود مردم را با زور و شلاق به بهشت فرستاد» این صحبت روحانی باعث شده است ظن ایجاد حاکمیت دوگانه در آرا بین دولتمردان و نظام زیاد شود.

پدیده دوم خرداد و حرکت به سوی توسعه ی فرهنگی-سیاسی در سالهای 1376 تا 1384 با روی کارآمدن دولت اصلاحات، شاهد نوعی نزاع های درونی در بین گروه ها و حزب های داخلی كشور بودیم كه به نوعی وجه مشخصه ی این نزاع ها، اعتراض به سیاست های خارج از خط دولت و نظریه پردازان آن می شود اشاره کرد. در این دوره شاهد جبهه گیری جناح هایی از نیروهای راست گرا در مقابل برخی سیاست های دولت اصلاح طلب بودیم.

همچنان که همه تحلیل گران برا این نکته صحه می گذارند هیچ کس حتی خود سید محمد خاتمی هم پیش بینی رءی بیست میلیونی و رئیس جمهوری وی را نمی کرد و همین نکته باعث شده بود هیچ برنامه مشخصی برای اداره کشور وجود نداشته باشد. نداشتن استراتژی یا داشتن استراتژی غلط سردرگمی، بی‌برنامگی و نداشتن تحلیل درست از اوضاع كشور و در نتیجه فقدان راهبرد درست برای اداره كشور را بایست از بزرگ‌ترین مشكلات دوره حاكمیت جبهه اصلاحات دانست. اینها در حالی بود که حزب مشاركت با داشتن نقش محوری در جریان جبهه دوم خرداد، استراتژی ها و برنامه هایی را بروز می داد که ثمره همه آنها استحاله نظام جمهوری اسلامی از درون بود.

فتح سنگر به سنگر، حاكمیت دوگانه، فشار از پایین چانه زنی از بالا، نافرمانی مدنی، تساهل و تسامح، انسداد سیاسی، بازدارندگی فعال، بن بست اصلاحات، خروج از حاكمیت، همه پرسی، نهادهای انتخابی و انتصابی و... از عمده‌ترین این استراتژی ها به حساب می‌آمد، تا آنجا که جمعی از اصلاح‌طلبان تصریح می‌كردند كه «استراتژی غلط جبهه مشاركت و مجاهدین انقلاب، آنان را به خاك سیاه نشانده است».

حاکمیت دوگانه یکی از استراتژی های مهم این جریان برای مقابله با نظام ولایت فقیه بود. حاکمیت دوگانه یعنی در خود حاکمیت و مدیریت کشور دودستگی به وجود آید؛ نسخه هایی در مقابل نسخه اصلی جهت گیری ها و آرمان ها ارائه شود و خط و مشی هایی مغایر با استراتژی های کلی نظام گرفته شود.

حاکمیت دوگانه در کنار فتح سنگر به سنگر نظام اتفاقات تلخی را در دوران اصلاحات بویژه حدا فاصل سالهای 76 تا 80 رقم زد. قتل های زنجیری، روزنامه های زنجیری، 18 تیر و حادثه کوی دانشگاه، تحصن مجلس ششم، نامه جام زهر نمایندگان به رهبری و امثالهم همه نتایجی بود که از نسخه پیچیدن های حجاریان ها به ثمر رسید اما با هوشیاری رهبری و مردم ناکام ماند.

رهبر انقلاب از آن سالها اینگونه یاد می کند که «در عرصه‏ی سیاسی کشور هم امروز وحدت و یکپارچگی مردم از همیشه بیشتر محسوس است. عده‏ای شعار می‏دادند؛ شعارهایی که فقط برای جدا کردن مردم از یکدیگر خوب بود؛ به این هم قانع نبودند، شعار حاکمیت دوگانه می‏دادند؛ یعنی در خود حاکمیت و مدیریت کشور دودستگی به وجود آید و به جان هم بیفتند؛ این را صریحاً شعار می‏دادند و خجالت هم نمی‏کشیدند. این‏ها بحمد اللّه منزوی شده‏اند. امروز یکپارچگی و همدلی در مدیریت کشور، یک نعمت بزرگی است.»

حسن روحانی هم همچون خاتمی تصور رئیس جمهور شدن خود را نداشت و آرا شکننده وی، عدم وجود پایگاه اجتماعی و حتی نتایج ثبت نام هدفمندی یارانه ها نیز بر این موضوع صحه گذارد. حال امروز دوگانگی در بیان شاید راهی است که دولت برای دو دسته کردن مردم و جمع کردن عده ای به دور خود انتخاب کرده باشد.

هنگامی این تحلیل تقویت می شود که روند چند ماهه اظهارات آقای رئیس جمهور، حامیان و همراهانش بررسی شود. رهبر انقلاب از ابتدای سال گذشته و پیش از انتخابات بر پیشرفت درون زا تکیه داشتند. کلیدواژه های «پیشرفت از درون»، «اتکا به نیروی داخلی» و... شاید صد ها بار از سوی رهبر معظم انقلاب تکرار شده باشد. ایشان 12 آبان گذشته در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند: « آن پیشرفتی، آن گشایشی ارزش دارد كه متّكی باشد به قدرت درونی یك ملّت. یك ملّت اگر به قدرت خود، به توانایی‌های خود متّكی بود، دیگر از اخم یك كشور، از تحریم یك كشور متلاطم نمیشود؛ این را باید ما حل كنیم. همه‌ی حرف ما با مسئولین - چه مسئولین گذشته، چه مسئولین امروز - همین است كه باید برای گشایش مسائل كشور و مشكلات كشور، از جمله مشكلات اقتصادی، نگاه به درون باشد. ما در كشور ظرفیّتهای زیادی داریم؛ از ظرفیّتهای این ملّت كه عبارت است از، هم امكانات انسانی، هم امكانات طبیعی، هم امكانات جغرافیایی و موقعیّت منطقه‌ای باید استفاده كرد. البتّه ما از تحرّك دیپلماسی هم حمایت میكنیم. وقتی میگوییم از درون بایستی كارها اصلاح بشود، معنایش این نیست كه چشممان را ببندیم، تحرّك دیپلماسی نداشته باشیم، با دنیا كار نكنیم؛ چرا، تحرّك دیپلماسی، حضور دیپلماسی كار بسیار لازمی است - مسئولینی كه این كارها را میكنند، بخشی از كارهایند - لكن تكیه بایست بر روی مسائل داخلی باشد. در عرصه‌ی دیپلماسی هم آن كشوری موفّق است كه متّكی باشد به نیروی درون‌زا؛ آن دولتی میتواند در پشت میز مذاكره‌ی دیپلماسی حرف خودش را سبز بكند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا بكند كه متّكی باشد به یك اقتدار درونی، توانایی‌های درونی؛ حساب میبرند از یك چنین دولتی.» و یا آنکه ایشان در دیدار فرماندهان ارتش فرمودند: «باید یك كشور اقتدار درونی خود را حفظ كند؛ این توصیه‌ی همیشه‌ی ما به مسئولین است. مشكلات كشور را تنها یك چیز حل میكند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهای درونی» اما آنچه از سوی دولتمردان اراده شد تکیه بر سیاست خارجه و «توسعه برون زا» بود، توسعه ای که تجربه تاریخی دیگر کشورها از جمله ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و ... نشان می دهد که منجر به وابستگی و از دست دادن استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خواهد شد.

از سوی دیگر رهبری مکرر بر بدبینی نسبت به مذاکرات ابراز نظر کردند اما دولتمردان و حامیان آنها دقیقا موضعی بر خلاف آن را ایراد نمودند. اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگوی تفصیلی با روزنامه آرمان ضمن اعلام خوشبینی به مذاکرات گفت «من که جزو خوش‌بین‌های نسل اول هستم». رئیس جمهور روحانی نیز در گفتگوی ویژه تلویزیونی خود درباره مذاکرات با بیان آنکه خوش بینی در دنیای سیاست یا بدبینی خیلی معنا ندارد و باید واقع بین باشیم گفت: «من به سهم خودم با شناختی که از دنیا و از مسئله دارم و به خوبی مسئله را می شناسم، بدبین نیستم»

این نوع بیان ها در مسائل مختلف دیگری همچون حوزه فرهنگی به وضوح دیده می شود و ابراز نظر رئیس جمهور درباره وظیفه حکومت اسلامی در قبال سعادت و شقاوت مردم نیز یک نمونه کوچکی از آنها است. استاد حسن رحیم پور ازغدی چندی پیش در گفتاری بسیار مهم به این مسئله اشاره کرده بودند که «دو پهلو گویی ، زیگزاگ رفتن و دو چهرگی در ادبیات سیاسی ، نتیجه شکاف شخصیتی و "شیزو فرنی"اعتقادی است.» ایشان در همانجا به این مسئله تکیه کرده بودند که شرایط امروز بسیار پیچیده است و مسائل زیادی را بر ملت آشکار می کند. رحیم پور به این نکته نیز اشاره کرده بود که «تا چند ماه دیگر ، "عقاید واقعی"افراد در جناح بندی های جدید ، شفاف خواهد شد.» این زاویه های گفتاری می تواند نشانه هایی از همان عقاید واقعی افراد باشد که به مرور در حال روشن شدن است.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

Trending Articles