اپیزود اول::
انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است و هیئت دولت در آستانه اولین بهار انقلاب به دیدار امام خمینی (ره) می رود و ایشان تحول فرهنگی را اولویت اول کار مسئولان نظام می دانند. امام می فرماید: «باید در این سال جدید عنایت زیاد بشود؛ اول به فرهنگ. اینفرهنگ باید متحول بشود. فرهنگ استعماری فرهنگ استقلالی بشود. باید معلمینی که در این فرهنگ یا در تمام قشرهای اساتید و ـ عرض میکنم ـ اینها باشد انتخاب بشوند و اشخاص صحیح، سالم. کسانی که جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند نه اینکه یک تربیت انگلی بکنند؛ چنانچه تا حالا بنا بر این بوده است که اینها را غربی بار بیاورند، غربزده کنند»
انقلاب اسلامی نمونه مشابهی در جهان ندارد؛ این را اکثر جامعه شناسان از جمله «برینگتون مور» در کتاب معروف خود «ریشه های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی» که متکی به تجربه های صورت گرفته از سه نوع انقلاب «بورژوازی»، «فاشیستی» و «دهقانی» می گوید. مور انقلابهای فرانسه، آمريكا و انگلستان را انقلاب بورژوازی از «پایین و راست گرایانه»، ژاپن و آلمان را فاشیستی از «بالا و راست گرایانه» و چین و روسیه را دهقانی از «پایین و چپ گرایانه» می داند. در واقع در تحلیل مور تجربه ای مثل انقلاب اسلامی دیده نمی شود که انقلابی از پایین و بر اساس عامل اصلی مذهب باشد. انقلابی که به گفته رهبر انقلاب اساس آن یک انقلاب فرهنگی است.
اپیزود دوم::
پس از پایان هشت سال دفاع مقدس و ارتحال امام خمینی(ره) موسسه سیاست گذاری واشنگتن در 18 خرداد 68 کنفرانسی با عنوان «ایران پس از خمینی» برگزار می کند. بری رابین کارشناس سیاست گذاری واشنگتن می گوید: «به نظرم ایران در کوتاه مدت مجبور به تدوین برنامه ای برای بازسازی خود است که در این صورت با روی کار آمدن رفسنجانی؛ آنها به دنبال مشارکت و سرمایه گذاری خارجی به خصوص از جانب غرب خواهند بود»
آغاز دوران جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی، همزمان با ساخت پل ها، جاده ها و سد ها برخی تلاش می کردند تا با ایجاد یک طبقه جدید در جامعه فرهنگ ها و باورهای ملت را تغییر دهند؛ رفاه طلبی، زندگی اشرافی افزایش واردات و استفاده از کالاهای لوکس و ایجاد فرهنگ مصرف که به تبع آن تولید داخلی و باور ملی «ما می توانیم» به چالش کشیده می شود. اکبر هاشمی رفسنجانی در 6 مرداد69 از تریبون های نمازجمعه تهران به تبیین رفاه مد نظرش می پردازد و می گوید: «نمی شود مطلق گفت؛ این حرامه و اسرافه و نمیشه مطلق گفت این جایزه و مباحه. باید روی این بحث شود، باید حکومت الگوی مصرف به مردم بدهد. ما میگوییم اشیای لوکس استفاده نشود؛ خب این یک شعار نوعی عدالت گرایانه و جلوگیری از اشرافیت و تجمل و اینها است. گاهی هست که برخی اشیا لوکس به صرف کل جامعه است که استفاده شود؛ باید اینجا چکار بکنیم؟»
از سوی دیگر جریان معارض انقلاب تمام تلاش خود را می کند تا جریان فرهنگی را بر علیه کشور بشوراند. تحریک نویسندگان، کارگردانان و هنرمندان از جمله این برنامه ها بود.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی های متعدد به حمله فرهنگی علیه ایران اشاره می کند. ایشان به مناسبت شهادت شهید مطهری میزبان فرهنگیان و معلمان می شود و می فرمایند: «امروز دشمن، بیشترین همت خود را روی تهاجم فرهنگی گذاشته است. من بهعنوان یک آدم فرهنگی، این را عرض میکنم، نه بهعنوان یک آدم سیاسی. وقتی به صحنهی نبرد نگاه میکنم، صحنهیی را میبینم که یک طرف آن، شما ملت ایران که طرفدار اسلام و نجات مستضعفان و دشمن نظام استکباری دنیا هستید، قرار دارید و طرف دیگر آن، دشمنان شما، یعنی سردمداران جبههی استکبار و ضد اسلام، دنبالهروهایشان و اراذلی که در این بین، بهخاطر منافع شخصی و هواهای نفسانی، دنبال بوق استکبار و خر دجال او راه افتادهاند، قرار دارند. الان، کارزاری برپاست؛ شوخی نیست. جنگ نظامی، تمام شد. تازه اگر دشمن - یعنی استکبار جهانی - بتواند، حرفی ندارد که باز هم جنگ نظامی را راه بیندازد؛ منتها برایش آسان نیست. الان، یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنهی کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطهی ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلّم خواهد شد که الان دشمن از طرق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد میآورد»
جین شارپ در همایش قدرت نبرد بدون خشونت در 20 بهمن 68 می گوید: «این یک روش مبارزه است؛ این یک جایگزین است برای جنگ و دیگر خشونت ها، این توافق نیست، این مصالحه پذیری نیست، این مذاکره نیست؛ من میگویم مبارزه بدون خشونت خود یک مبارزه مسلحانه است، فقط در این شیوه مبارزه میتوان از ابزارهای جنگ روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استفاده کرد»
در جشنواره فیلم فجر سال 1369، فیلم هایی با مضامین و صحنه های مبتذل اکران شد و حتی به یک هنرپیشه زن ترک که در کشور لائیک خود به فساد و فحشا معروف بود، جایزه سیمرغ بلورین اعطا شد تا سرانجام داد اعتراض روحانیت نیز درآید. آیت الله جنتی در یکی از خطبه های نماز جمعه اسفندماه 69 قم باب انتقاد از وزیر فرهنگ را گشود و گفت: «حرکت خزنده ای به نام هنر در بعضی جشنواره های مبتذل و مجلات توسط افرادی طاغوتی که منزوی شده بودند، به راه افتاده است و کسانی که در رژیم گذشته فعال بودند، امروز دارند در صحنه حاضر می¬شوند. این حرکت با به تمسخر گرفتن و تحقیر خانواده شهدا، حزب الله، بسیج، پاسدار و ارزش های انقلابی قصد دارد به انقلاب ضربه بزند و هنرمندان متعهد باید با آن مقابله کنند».
مانور تجمل گرایی در داخل کشور ایجاد شد و طبقه جدیدی از جامعه شکل گرفت. طبقه نئواشرافی که رفتارها، پوششها و نظراتشان قرابت چندانی با انقلاب اسلامی نداشت. رهبر انقلاب از این وضعیت ناراحت است و در 22تیر ماه سال 71 فریاد می زند: «باید ببینیم آن جامعهاسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ .... آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعه ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، اینجاست! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم...... دو عامل، عامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دورشدن از ذکر خدا...... دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوترانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. به فکر جمعآوری ثروت، جمعآوریمال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن. اینهارا اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن.»
اپیزود سوم::
پس از دوران کارگزاران و در 8 ساله اصلاحات حمله به دانشگاه ها و استحاله فکری جریان های جوان جامعه آغاز شد. فتنه 18 تیر 78 یکی از دستاوردهایی بود که احزاب با دستاویز کردن برخی جریان های دانشجویی بدان رسیدند. و بی بندوباری های اجتماعی به نام آزادی رواج پیدا کرد و قلم فرسایی های علیه دین، خدا، پیغمبر، حکومت دینی و ولایت فقیه نقل محافل رسانه ای و تیتر روزنامه های زنجیره ای شد.
علیرضا علوی تبار: ما پیشرفت نمیکنیم چون خدا هنوز نمرده است.( یالثارات 4/3/79 )
محسن کدیور: امروز خدا در جامعه هیچ کاره است.اگر امروز خدا هم حرفی بزند که با عقل مردم منطبق نباشد نخواهند پذیرفت. امروز خدا در جامعه هیچ کاره است همه کاره مردم اند.(دانشگاه تهران 79)
ابراهیم اصغرزاده: علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد. اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد حتی علیه خدا.( آفتاب امروز 3/6/78 )
عبدالکریم سروش: بعد از پیامبر ولایت خاتمه یافته است. (ماهنامه کیان بهمن 77 )
محمد قوچانی: هیئتهای مذهبی منشا خشونت اند (عصر آزادگان 20/1/79 )
محمد خاتمی:اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی. ( دانشگاه تهران 2/3/87)
محسن کدیور:معصومین فقط در کلیات و اصول اسوه اند نه در جزئیات و فروع .( ماهنامه کیان بهمن 77 )
رهبر انقلاب نمی تواند در مقابل این جریان ساکت بنشیند و در 19 تیرماه سال 79 می فرمایند: «وقتی میگوییم طرح امریکایی فروپاشی شوروی، لازم است سه نکته را در کنار این کلمهی امریکایی عرض کنیم: نکتهی سوم این است که این طرح امریکایی یا غربی - به هر تعبیری که میگوییم - یک طرح نظامی نبود. در درجهی اوّل یک طرح رسانهای بود که عمدتاً بهوسیلهی تابلو، پلاکارد، روزنامه، فیلم و غیره اجرا شد. اگر کسی محاسبه کند، میبیند که حدود پنجاه، شصت درصدِ آن مربوط به تأثیر رسانهها و ابزارهای فرهنگی بود. عزیزان من! مسألهی تهاجم فرهنگی را - که من هفت، هشت سال پیش مطرح کردم - جدّی بگیرید. شبیخون فرهنگی، شوخی نیست. بعد از عامل رسانهای و تبلیغی، در درجهی دوم، عامل سیاسی و اقتصادی بود. عامل نظامی هیچ نبود.»
اما سوالی که امروز مطرح شده آن است که چرا رهبر معظم انقلاب تاکیداتشان را بر جدی گرفتن بحث فرهنگی بیشتر و بیشتر کرده اند؟ و حتی پیام سال جدید را بدان اختصاص دادند.
اپیزود چهارم::
رویکرد تعامل با دنیا و سرمایه گذاری بر سیاست خارجه به تنهایی؛ هشدارهای تشدید تفکر اشرافی گری در جامعه را نوید می داد. رجوع مجدد به کالاهای لوکس و فرهنگ مصرف که می تواند هویت جامعه دینی را خدشه دار کند و پیشرفت درون زا را کُند نماید. مسیری که در آن برخی افراد روشنفکرنما چون محمود سریع القلم برای تثبیتش هویت و زبان را نیز مورد هجمه قرار دادند و گفتند: «کسی که زبان انگلیسی نمیداند، منطقی فکر نمیکند»
از سوی دیگر حضور خزنده جریان های معارض با نظام به سمت وزارتخانه های کلیدی فرهنگی چون وزارت ارشاد و وزارت علوم زنگ خطری بزرگ برای ملت بود؛ جریاناتی که در سال 88 نیز تمام تلاششان را برای زمین زدن نظام کرده بودند.
معرفی فیلم "گذشته"از طرف وزارت ارشاد به عنوان نماینده ی ایران در جشنواره اسکار؛ در شرایطی که فیلم نه بوی فرهنگی ایرانی اسلامی می دهد و نه ساخته ایران است. فیلمی که حتی وزیر آن را ندیده بود. از سوی دیگر جنجال رسانه ای و اظهار نظر های مختلف درباره رفع فیلتر شبکه های اجتماعی که ابزار اصلی مبارزه در جنگ نرم امروز است؛ هشدارهایی برای جدی تر گرفته شدن فضای فرهنگی کشور را طلب می کرد تا آنکه وزارت ارشاد به ایستگاه ممیزی کتاب رسید. علی جنتی در آخرین روز مهرماه گذشته گفت: «فکر میکنیم در گذشته نوعی سختگیری نسبت به ممیزی کتاب در تطبیق قانون و مصادیق وجود دارد که اختلالهایی را به وجود میآورد نظر ما این است که کتابهایی که به وزارت ارشاد میآید با سماحت و بلندنظری به آنها نگاه شود و قانون دقیقا مدنظر باشد و سلایق شخصی در ممیزی کتاب دخیل نباشد»
از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر حضور وزیر ارشاد در مراسمی که تک خوانی زنان اجرا شده است بار دیگر رسانه ها را ملتهب کرده بود. اگرچه مراجع از این بابت ناراحت بودند اما که جنتی در همان مصاحبه آب پاکی را ریخت و گفت: «هر کس در اظهار نظر شخصی خود در این باره آزاد است اما نظر واحدی حتی بین مراجع تقلید هم در این زمینه وجود ندارد بعضی از مراجع تقلید گفتهاند تکخوانی خانمها اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد و الان هم بین مراجع هم نظر واحدی در بین تک خوانی خانمها وجود ندارد»
شروع مجدد شبهه ها و توهین ها به دین و حکومت اسلامی از سوی برخی رسانه ها در روزنامه بهار به اوج خود رسید که در عید بزرگ غدیر خم به توهین به امیر المونین (ع) پرداخت و در نتیجه توقیف شد اما موضع برخی مسئولین تعجب آور بود وزیر فرهنگ و ارشاد گفت: «من از اینکه روزنامه بهار متوقف شد متأسف شدم»
نگرانی های رهبر انقلاب دوباره پررنگ تر از قبل شد و در 19 آذر ماه سال گذشته فرمودند: «ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور. و البته میبینیم در بعضی از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضیها با عنوان[کردن] "دین دولتی"و "فرهنگ دولتی"میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند.»
بالا گرفتن مباحث فرهنگی به ساختارها و اختیارات نیز کشیده شد علی جنتی در جمع هنرمندان گفت: «دموکراسی فرهنگی، مردمی کردن فرهنگ و هنر، پاسداری از ارزش های ایرانی و اسلامی و رونق بخشیدن به اقتصاد فرهنگ وهنر را از اصول سیاست های فرهنگی خود می دانیم. کاهش تصدی گری دولت و واگذاری امور به بخش خصوصی و اصناف را راهی مطمئن برای پویایی فرهنگ و هنر می دانیم.»
ورود فیلم های سخیف و حتی بدون پروانه ساخت از یک سو حمله به فیلم های ساخته شده ارزشی از سوی دیگر نزاع را در عرصه سینما بالا برد. رضا عطاران در برابر انتقاداتی که نسبت به بازی اش شده بود گفت: «یکی از دوستان منتقد گفته بود عطاران حاضر است برای خندان مردم شلوارش را هم پایین بکشد و من امروز می گویم بجایی رسیده ام که حاضر» وقتی هنر برای هنر باشد و ارزشها در آن نادیده انگاشته شود صدای هنرمند اصیل هم در می آید. جمشید مشایخی خطاب به عطاران می گوید: «شما برای آنکه مردم را بخندانید می توانستید بگویید من از بالای یک درخت چنار یا تبریزی می پرم؛ پام بشکنه که مردم بخندند. اون سخنی که من روم نمیشه اینجا بگم و چاپ شده! تو باید درس اخلاق به ملت بدهی! جایزه هم به شما میدن؟ این را می گویند ادب؟ حرف شما بسیار بی ادبانه بود!» آزادی بی ضابطه ای که رهبر انقلاب را نیز به سخن وا داشت ایشان در صحن رضوی فرمودند: «آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همهی ضابطهها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد.» عدم حمایت از فیلم های ارزشی در جشنواره صدای ابراهیم حاتمی کیا کارگردان فیلم فاخر چ را در آورد(سانبایت حاتمی کیا: آقای روحانی! عرصه فرهنگ مردان بزرگ می طلبد)
برخوردهای چکشی از یک سو و طرح مباحث بی بند و باری از سوی دیگر صدای مراجع و خبرگان رهبری را در آورد صدایی که به گوش رهبر انقلاب نیز رسید. رهبری در دیدار خبرگان میفرماید: «بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد.... واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر میکنند»
پرده آخر::
نمایشگاه مطبوعات با کیفیتی به مراتب پایین تر از سالهای گذشته و با بی برنامه گی آغاز می شود؛ اما خبرهای رسیده از محتوای نمایشگاه دردناک تر از نحوه برگزاری آن است. توزیع کتب خوانندگان و نویسندگان ضد انقلاب؛ توزیع کتاب هایی با محتوای مستهجن و کتابهایی که به فرهنگ دفاع مقدس هجمه وارد کرده است رهبر انقلاب را بر این وا می دارد که با عدم رجوع به نمایشگاه کتاب اعتراض خود را نسبت به سیاست های فرهنگی دولت یازدهم نشان دهد. این نوع اعتراض موقعی قابل توجه قرار می گیرد که رهبر انقلاب یکی از افراد بسیار پر مطالعه در زمینه های مختلف دینی، تاریخی، ادبی، اجتماعی و... هستند و در تمام صحبت هایشان موکدا بر مسئله کتاب خوانی تاکید دارند. این شیوه اعتراض از سوی ایشان پیشتر در مورد وضعیت فرهنگی دولت خاتمی و وزارت عطا الله مهاجرانی اتفاق افتاده بود.