به پایان سال رسیده ایم و هر چقدر اطراف مان را نگاه می کنیم ظهور فیزیکی یکی از دوستان عزیز مان را حس نمی کنیم اگر چه حضور معنوی اش از همه پر رنگ تر است؛ در پیامک ها، استاتوس ها، مطالب وب، بگ گراند گوشی ها، حتی در پست های فیسبوک و ....
چند سالی بود که با او اُخت شده بودیم. با خوبی ها و شوخی هایش، با دوربین گوشی آماده بکارش، با تلاش های جهادگونه اش، با اخم ها و فریادهایش و با آن چهره معصوم و مهربانش!
حالا که وارد سال جدید می شویم دوباره یاد خاطرات ایام عید سه سال گذشته زنده می شود. یادم هست که از من و رضا قول می گرفت که بیایید در ایام عید چراغ اتحادیه را روشن نگه داریم و هر روز و شب تنها در این اتحادیه می ماندیم. یک بار می گفت دکوراسیون عوض کنیم، یک بار بشوریم و بسابیم، یک شب اتحادیه را می کرد سینمای سه نفره خصوصی! چند شب هم یادش بخیر حسین شفاهی هم بود و با هم شاد بودیم و می خندیدیم!
اما ظهور فیزیکی اش امسال دیگر نیست و بخاطر حضور معنوی اش باید چراغ این اتحادیه روشن بماند!