وقت پرگویی گذشته برای همین بیشتر تلاشم این است در چند قسمت چند داستان نسبتا مربوط را باهم در یک متن بیاورم تا خواننده خسته از نوشته نگارنده نباشد؛ داستان هایی که همه حول انتخابات 7 اسفند 1394 شکل گرفته است:
سیاست ورزی غریزی
اپیزود اول را اختصاص میدهم به یک تک بیت، «سخن اندر دهان داری کمی گوی/ یکی را صد مگو، صد را یکی گوی» این تک بیتی بود که خاله ی پیر پدرم همواره برای نصیحت ما بر زبان داشت و خود نیز بسیار کم و به قدر ضرورت سخن می گفت و آنچه می گفت بی شک گره گشای مسئله ای بود. این روزها که در فضای سیاسی کشور ناظر برخی اظهار نظرها و تصمیمات سیاسی برخی از افراد هستم، بسیار توصیه می کنم به این افراد که «سخن اندر دهان داری کمی گوی/ یکی را صد مگو، صد را یکی گوی» که تا سخن نگفته ای عیبت عریان نمی شود.
هاشمی رفسنجانی دو ماه قبل در اظهارنظرهایی رادیکال به نظام، شورای نگهبان و... تاخت اما آنقدر انتقادها از جناحین سیاسی به وی وارد شد که کمتر از دو روز حرف خود را اصلاح کرد. اخیرا نیز در محفل اصلاح طلبان اعلام کرد که «روحانی سه درصد رأی داشت و با حمایت من؛ رأیش بالای 50 درصد رفت» که این گفته نیز آنقدر ناپخته بود که کمتر از بیست و چهار ساعت با اصلاح صحبتش در مورد روحانی گفت: «سخنرانیها و قوی حاضر شدن در مناظرهها نیز در پیروزی نهایی دکتر روحانی نقش بسیار مؤثری داشت.» وقتی یک فرد به واسطه خودمرکزپنداری اش مبتلا به «سیاست ورزی حاد غریزی» می شود دیگر نمی داند چه می گوید و پیش از تجزیه و تحلیل حرفی که می خواهد بزند، آن را بر زبان جاری می کند و پس از آن مجبور به اصلاح می شود.
لیست انگلیسی
لیست هاشمی رفسنجانی چه به دلخواه او و چه علیرغم میل باطنی وی؛ مورد حمایت انگلیس قرار گرفت تا یک دو قطبی انگلیسی و ضدانگلیسی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری صورت بگیرد؛ افراد حاضر در آن لیست اما برخی چون آیات موحدی، امامی، بطحایی، تسخیری، شاه آبادی، دری نجف آبادی، ری شهری هوشمندی به خرج دادند و از انگلیس اعلام برائت کردند اما تنها کسی که نه تنها اعلام برائت نکرد بلکه مخالفان لیست انگلیسی را مورد هجمه قرار داد، صاحب لیست بود. هاشمی به منتقدین لیست انگلیسی اعلام کرد که باید توبه کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه «همه باید مراقب نفوذ باشند.»؛ «وقتی میبینید دشمن برای ایجاد دودستگی از شما تعریف میکند بیدرنگ ابراز بیزاری کنید.»؛ «:شما که میدانید دشمن قصد تفرقه دارد، نگذارید.» راه را برای برائت هاشمی دوباره باز کرد تا بتوانند دست هاشمی را بگیرند و از این بازی بیرون بکشنند اما اگر سیاست ورزی غریزی هاشمی ادامه داشته باشد و اعلام برائت نکند؛ احتمالا به پایان حیات سیاسی اش نزدیک می شود.
تنازل تا چه حد؟!
این یک امر پذیرفته شده است که « یک امر بدیهی در سازوکار ائتلاف آن است که خروجی ائتلاف برای هیچیک از اعضای آن، «حداکثر مطلق» نیست. بلکه «حداکثر ممکن» است» اما این تنازل در نتیجه حدی دارد. اصلاح طلبان در انتخابات فعلی ابتدا اعلام کردند که لیست واحد اصلاح طلب خواهند داد اما فشار جریان هاشمی آنها را مجبور کرد که با لیست حامیان دولت به یک لیست واحد برسند و همین فشار در قدم دوم آنها را مجبور کرد که حتی رهروان ولایت و لاریجانیچی ها را هم در لیست قرار دهند تا آنجا که لیست اصلاح طلبان و حامیان دولت امروز شامل اقلیت اصلاح طلب و اکثریت «حامی دولت و رهروانی» است.
از سوی دیگر لیست آنها در خبرگان رهبری شامل افرادی چون حضرات آیات موحدی کرمانی، امامی کاشانی و سه وزیر اطلاعات اسبق و حاضر است.
رای دادن به لیست کامل (16+30) برای اصلاح طلبان باعث شده از ترانه علیدوستی تا باران کوثری، از مهناز افشار تا نیوشا ضیغمی پای کار لیستی بیایند که در آن مجبورند به کاظم جلالی رأی بدهند که مطالبه اش دربرابر فتنه «اعدام سران فتنه بوده است». آنها که دغدغه شان مقابله با گشت ارشاد است و در مورد نوع پوشش واقعا مسئله دارند مجبورند از علی مطهری حمایت کنند و به آن رأی دهند، در حالی که علی مطهری بیشترین و بزرگترین مشکل فکری فرهنگی اش بد حجابی است و حامی اصلی وجود گشت ارشاد است. یعنی نه تنها از اصول خود عدول کردند بلکه حاضر شده اند به متضاد خود نیز رأی بدهند و برایش تبلیغ کنند.
رأی آوری به چه قیمتی؟!
در رسانه ها دیدم که عارف در جمعی گفته است که «میخواهیم مجلسی شکل بگیرد که از وزیران دولت سوال نکرده و استیضاح نکند»؛ خب اساسا اگر قرار باشد مجلس از وزرای دولت سوال نکند و استیضاح هم نکند، پس مبتنی بر قانون اساسی شأن نظارتی مجلس چه می شود؟ و آیا این اساسا غیر از تشکیل مجلس «وکیل الدوله» ها می شود؟ آیا رسیدن به مجلس به هر قیمتی و با هر شعاری لازم است؟ این دادن هر شعاری را البته باید گذاشت کنار استفاده از هر وسیله ای برای رسیدن به قدرت که این نیز خود جای سوال دارد. طی روزهای گذشته بسیار دیده شده که کانال های چند صد هزار نفره تلگرامی که موضوع طنز و حتی بعضا غیر اخلاقی داشته اند، اسباب انتشار لیست ها و تبلیغات اصلاح طلبی شده اند.
بازی دو سر باخت برای هاشمی
هاشمی بازیگر محوری دو انتخابات ۷ اسفند است به طوری که دیگر بازیگران در نسبت با او تعریف میشوند و قطببندی اصلی انتخابات در ضدیت یا رقابت با او شکل گرفته است. در این میان هاشمی زمین بازی را تعریف کرده که در هر صورت بازنده آن خواهد بود.
هاشمی در وجه سلبی قاعده بازی را بر عدم رأی آوری سه عالم (آیات جنتی، مصباح و یزدی) قرار داده است و در صورت رأی آوری آنها از موضع سلبی بازنده رقابت است؛ در وجه ایجابی نیز رأی اول بودن برایش اهمیت دارد و از این حیث تحقیر روحانی را که مهمترین رقیب خودش است در چند روز قبل کلید زد و اگر در تهران او رأی اول نشود از این حیث نیز بازنده است، البته باید این احتمال را هم بدهد که با توجه به آرایشی که چیده است احتمال دارد گزینه سومی غیر از خودش و روحانی رأی اول تهران شود که در این صورت هاشمی نه تنها خودش را سوزانده است بلکه مهمترین گزینه اش در فضای سیاسی (روحانی) را نیز به شکست کشانده است.