رهبر معظم انقلاب اسلامي تعريفي جامع از «اصولگرايي» دارند و بارها در ديدار با مسئولان نظام و ديدار با رئيس جمهور و اعضاي هيات دولت ضمن اشاره به رويكردهاي اصولگرايانه در كشور به تبيين شاخص هاي اصولگرايي پرداخته اند.
در این نوشتار سعی داریم به مهمترین شاخص های «اصولگرایی» در کلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بپردازیم :
تعریف اصولگرایی
رهبر معظم انقلاب اسلامی «اصولگرایی» را اینگونه تعریف کردهاند: «اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحلههای سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همه کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.» (1)
چنانکه از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمیآید، اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمیشود، بلکه در عمل پدیدار میگردد؛ یعنی زمانی میتوانیم بگوییم که اصولگرایی در جامعه حکم میراند که مسئولین، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشند و آن اصول را در جامعه پیاده کنند. اما اصول اصولگرایی کدامند؟
در ادامه به شاخصترین اصولی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اصولگرایی برشمرده اند، اشاره داریم.
اصل اول: ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن
مقام معظم رهبری اصل اول اصولگرایی را ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن دانسته و میفرمایند: «وظیفه مهم این است که ما پایههای یک ایمان روشنبینانه و استوار را در ذهن نسلهای جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمان دور ازخرافهگری و سستاندیشی، ایمان روشنبینانه، ایمان به دین، ایمان به نظام، ایمان به مردم، ایمان به آینده، ایمان به خود، ایمان به استقلال کشور و ایمان به وحدت ملی و ایمانی که در هیچ بخشی برافروزنده آتشهای تعصب فرقهای نباشد. به ایمان خودتان پایبند باشید؛ با هر کسی هم که از لحاظ ایمان مذهبی یا دینی با شما مخالف است، بحث بکنید، مجادله بکنید، استدلال بکنید، منطق بکنید و او را به فکر خودتان معتقد بکنید؛ اما تعصبافروزی نکنید؛ «و جادلهم بالّتی هی احسن.» این، قرآن است. چرا یک عدهای نمیفهمند؟! من نمیدانم.» (2)
اصولگرا «نوآور» و «نواندیش» است؛ اصولگرا میکوشد تا نگاهی نو به دنیا داشته باشد؛ نگاهی نو به مردم و جامعه، نگاهی نو به دین، نگاهی نو به خدمتگزاری، نگاهی نو به عدالتگستری، نگاهی نو به اقتصاد، نگاهی نو به سیاست، نگاهی نو به زندگی و... .
اصولگرا هیچگاه خود را یکسره پایبند ریشهها نکرده و هر روز نگاهی نو به آینده دارد و به اصلاح مداوم میاندیشد. اصولگرا در حالیکه در «امروز» زندگی میکند، به «فرداها» میاندیشد و فکرهای نو و حرفهای نو دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به خوبی به این نکته اشاره کرده و میفرمایند: «بعضیها خیال میکنند که نوآوری در دین امکان ندارد! گنجینه منابع اسلامی و دینی ما بیپایان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از این چشمه جوشان برداشتهایم؛ تلاش کنیم و فکرهای نو و حرفهای نو در زمینههای مختلف تولید کنیم. این قرآن یک اقیانوس بیپایان است؛ خیلی حقایق هست؛ نه «خیلی»، بلکه بیشتر حقایق عالم را که ما از قرآن میتوانیم بفهمیم، هنوز نفهمیدهایم. فکر کردن، استخراج کردن، نوآوری کردن و سخن نو را در مقابل افکار عمومی متفکران و اندیشمندان مسلمان قرار دادن، یکی از کارهای ماست.» (3)
آری اصولگرا با ایمان به خدای بزرگ، هرگز هویت اسلامی خود را فراموش نمیکند، به مبانی انقلاب اسلامی معتقد بوده و نیک میداند که انقلاب اسلامی چه آرمانهای مقدسی دارد، بنابراین برای تحقق آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی حاضر به بالاترین درجه ایثار و خودگذشتگی؛ شهادت در راه اسلام است.
اصولگرا به وحدت امت اسلامی میاندیشد و برای تحقق این هدف والا و مقدس تلاش میکند، او فضیلتهای اخلاقی را در جامعه رشد میدهد و به اسلام ناب محمدی(ص) فکر میکند و اعتقاد دارد که باید همواره پرچم جمهوری اسلامی ایران برافراشته باشد.
کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص، بسیار شیرین و آموزنده است: «ایشان میفرمایند: پرچم برادری اسلامی را با همه ملتهای اسلامی بلند کنیم و فضیلتهای اخلاقی را در جامعه رشد بدهیم: همکاری، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اینها خلقیات اسلامی است؛ اینها را در جامعه رشد بدهیم. این، همان ایمان و هویت اسلامی و انقلابی است که اصل اول است.» (4)
اصل دوم: عدالت
اصولگرا همواره دغدغه اجرای عدالت در جامعه را دارد. او میکوشد که حضرت علی(ع) را که مظهر عدل و عدالت بر روی زمین است، سرمشق و الگو قرار داده و حتی به نزدیکان خود نیز کوچکترین امتیازی ندهد. اصولگرا نیک میداند که تنها راه کشورداری اجرای واقعی عدالت است.
اصولگرا معنای واقعی عدالت را خوب میداند؛ او میداند که عدالت به معنای «قرار دادن هر چیز در جای خود و یا انجام دادن هر کاری به نحو شایسته» است. او میداند که اگر روزی عدالت واقعی در جامعه اجرا گردد، هیچ فقیری وجود نخواهد داشت، بنابراین اصولگرا میکوشد تا عدالت واقعی را در جامعه پیاده کند هر چند که این امر به مذاق برخی خوش نیاید؛ چرا که به این کلام حضرت علی(ع) ایمان دارد که حضرت میفرمایند: «عدالت، هر چیزی را در جای خود مینهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج میسازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالیکه بخشش، گروه خاصی را شامل است. پس عدالت شریفتر و برتر است.»(5) کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص شنیدنی است؛ ایشان میفرمایند: «فلسفه وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامهریزی کنند و راهش را پیدا کنند.» (6)
حضرت آیت الله خامنهای عدالت را اینگونه تعریف میکنند: «... حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروه هایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّم هایی وجود دارد: کم کردن فاصلهها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه حاکمیتی رایج کردن ـ عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها ـ مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدر مسلّم ها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد. بنابراین، عدالت یک اصل است و نیازمند قاطعیت.» (7)
چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره فرمودهاند، اصولگرا از عدالت تعریفی حقیقی دارد؛ او برای اجرای عدالت، فاصله طبقاتی را کم میکند، به همه افراد جامعه فرصتهای برابر میدهد، دست متجاوزان به ثروت ملی را قطع کرده و اجازه نمیدهد که ذرهای از بیتالمال به ناحق مصرف گردد، او اگر مسئولی را عزل یا نصب میکند بر اساس میزان لیاقت و کارآمدی اوست. اصولگرا برای اجرای عدالت واقعی حاضر نیست کوچکترین ظلمی در حق کسی اعمال شود. سیاست اقتصادی اصولگرا در مورد عدالت اقتصادی، سیاستی قاطع است که به او اجازه نمیدهد برای اینکه مردم را به خود جذب کند، دست به حربههای سیاسی زده و با توزیع ناعادلانه ثروت بین مردم، آنان را مطیع و فرمانبردار خود کند، اصولگرا حتی با کوچکترین بی عدالتی به مبارزه برمیخیزد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اجرای واقعی عدالت در جامعه، توصیههایی حکیمانه دارند؛ ایشان میفرمایند: «عدالت، با من بمیرم، تو بمیری درست نمیشود؛ عدالت، با تعارف درست نمیشود؛ اولاً قاطعیت میخواهد، ثانیاً ارتباط با مردم میخواهد، ثالثاً سادهزیستی و مردمی بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازی و تهذیب میخواهد؛ این هم جزو پیش شرط ها و پیشنیازهای اجرای عدالت است. اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستی به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛ وظیفه من و شما اینها است. واقعاً باید با ویژهخواران و فساد مبارزه کنیم.» (8)
آری اصولگرا به اصل مهم «عدالت»، اعتقاد و ایمان راسخ دارد و نیک میداند که باید ولایت فقیه پشتوانه عدالت اجتماعی باشد؛ اصولگرا میداند که نظام جامعه اسلامی زمانی میتواند عدالت را به معنای واقعی کلمه در جامعه بگستراند که ولایت فقیه زمام امور را به دست بگیرد و نظارت عادلانه برای اجرای عدالت داشته باشد.
پی نوشت ها:
1. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی(29/3/1385).
2. همان.
3. همان.
4. همان.
5. نهج البلاغه.
6. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی(29/3/1385).
7. همان.
8. همان.
↧
شاخص هاي اصولگرايي در منظر مقام معظم رهبري-1
↧