Quantcast
Channel: مسیر
Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

منگنه روحانی در چندوجهی پاسپورت ابوطالبی

$
0
0

امروز یکی از مهم‌ترین خبرهای بین‌المللی درباره ایران «صدور یا عدم‌صدور ویزا برای ابوطالبی است» اما یک سوال مهم وجود دارد و آن این است که «چرا آمریکایی‌ها نمی‌خواهند برای نماینده دائم ایران در سازمان‌ملل ویزا صادر کنند؟» واقعیت آن است که این اتفاق یک مساله چندوجهی است که برای تحلیل آن نیاز به دید استراتژیکِ هلیکوپتری است که چند پیش‌فرض دارد و چند نتیجه! برای تبیین این موضوع ابتدا پیش‌فرض‌های مساله را باید مرور کنیم.

 1ـ دولت روحانی از ابتدای کار تلاش خود را صرف حوزه سیاست خارجی کرده تا بتواند توافقی را با غربی‌ها و به‌طور اخص با آمریکایی‌ها- که از نظر آنها کدخداست- به انجام برساند. در این مسیر نوع توافق خوب باشد یا بد، برای دولت تدبیر و امید اهمیت ندارد و این موضوع نیز امروز برای طرف غربی عیان شده است.

2ـ دولت در حالی همه انرژی خود را صرف سیاست خارجی کرده است که به‌دلیل عدم‌توجه به ساخت درونی نظام، وضعیت اقتصادی و معیشت مردم در تنگنا قرار دارد. رهبر حکیم انقلاب در نطق عیدانه فرمودند «حماسه اقتصادی محقق نشده است» و به‌دلیل انعقاد توافقنامه بد اقدام مشترک بین ظریف و 1+5 منتقدان اعم از اقشار مختلف سیاسی، فرهنگی، دانشگاهی و توده مردم در مقابل دولت قرار گرفته‌اند.

3ـ دولت آمریکا همچنان که در گذشته با سنگ‌اندازی مانع انجام معاهدات بین‌المللی پیرامون مساله هسته‌ای درباره توافقنامه ایران، برزیل و ترکیه (توافقنامه تهران) شده بود در این نوبت نیز دنبال به‌هم‌زدن بازی است و دنبال فرصتی می‌گردد که این توافقات را به‌هم بریزد اما از سویی نمی‌خواهد هزینه این سنگ‌اندازی را نیز بپردازد و در نگاه حداکثری می‌خواهد این هزینه را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند.

4ـ چندی پیش، یک خبرگزاری داخلی طی خبری اختصاصی اعلام کرد «حمید ابوطالبی»، معاون سیاسی دفتر ریاست‌جمهوری به‌عنوان جانشین «محمد خزاعی» در سازمان ملل معرفی خواهد شد. درست در میانه تعطیلات نوروزی، وقتی ایران درگیر آرامش نوروزی خود بود، «خبرگزاری رویترز» طی گزارشی درباره «حمید ابوطالبی» ضمن اینکه وی را از حلقه نزدیک به «اکبر‌رفسنجانی» و «حسن روحانی» خواند، اعلام کرد حکم وی توسط دولت ایران صادر شده و این در حالی است که به گفته یک منبع ایرانی، وی مدت‌ها پیش از این به این سمت منصوب شده بود. شبکه خبری صدای آمریکا - VOA- نیز در گزارشی نوشت: «انتصاب وی (ابوطالبی) از جانب آقای «روحانی» از ماه‌ها پیش به‌خوبی در میان هیات‌های نمایندگی سازمان ملل محرز بود». این بدین معنا بود که دولت ایران برای هفته‌ها، چشم انتظار صدور ویزای «ابوطالبی» بوده و از رسانه‌ای‌کردن ابهامات موجود در این رابطه، احیانا به‌دلیل جلوگیری از انتقادات داخلی طفره رفته بود. در حالی که مردم ایران از تأخیرهای عمدی به‌وجود آمده در صدور ویزای نماینده کشور در سازمان ملل بی‌خبر بودند، رسانه‌ای آمریکایی موضوع را فاش ساخت. اولین بار، این خبرنگار «روزنامه واشنگتن پست» بود که نسبت به تعلل آمریکا در صدور ویزای «ابوطالبی» حساسیت ایجاد کرد.

 5ـ روحانی برای حضور در انتخابات از شعارهایی استفاده کرد که بشدت و سرعت در همین سال اول دولت آزمون‌پذیر بوده است؛ شعارهایی که بیش از همه نه در نقد بلکه در نفی دولت گذشته از وی بروز کرده است، یکی از این شعارها از سوی روحانی آن بود که «احترام را به پاسپورت ایرانی بازمی‌گردانم» البته این شعار با توجه به سابقه فعالیت روحانی در حوزه دیپلماسی بیش از دیگر شعارها نیز بزرگنمایی می‌شود. مردم نیز منتظر آنند که نحوه مدیریت و تاثیر روحانی در این حوزه را به چشم ببینند و چالش فعلی، نقطه عطف این موضوع خواهد بود. 

اینها بخشی از پیش فرض‌هایی است که امروز درباره مساله عدم‌صدور ویزا برای ابوطالبی وجود دارد اما از کنار هم قراردادن این مفروضات نتایجی به‌دست می‌آید که بیش از همه به دولت محترم جمهوری اسلامی کمک می‌کند تا تدبیر لازم را درباره عملکرد درست اتخاذ کند. آمریکایی‌ها با انتشار خبر عدم‌صدور ویزا برای ابوطالبی تلاش دارند دولت روحانی را در یک فشار چندوجهی بین داخل و خارج قرار دهند که از هر طرف این روحانی باشد که به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران آسیب ببیند. 

از در کنار هم قرار گرفتن انتشار این خبر از سوی رسانه‌های آمریکایی (پیش فرض 4) و انتظار مردم درباره دفاع روحانی از پاسپورت به‌عنوان نماد حیثیت و عزت ایرانی (پیش‌فرض 5) دولت روحانی مجبور است بر ابوطالبی، به‌عنوان گزینه ایران در سازمان ملل اصرار بورزد تا صدور روادید وی نمادی باشد برای دولت که از عزت ایرانی دفاع کرده است اما از سویی با این اتفاق غربی‌ها دو موضع را اتخاذ خواهند کرد. در خوشبینانه‌ترین حالت آنها روادید را صادر خواهند کرد و آن را به عنوان چماقی بر سر دولت خواهند کوفت تا در مذاکرات بتوانند امتیازات بیشتری از دولت بگیرند و در بدبینانه‌ترین حالت اصرار دولت ایران را مخدوش‌شدن مسیر مذاکرات هسته‌ای جلوه خواهند داد و هم زیر میز می‌کوبند و هم هزینه آن را متحمل دولت جمهوری اسلامی می‌کنند. (پیش فرض 3) 

اما از سوی دیگر اگر دولت روحانی به‌واسطه ادامه مذاکرات و رسیدن به یک توافق هرچند بد با آمریکا (پیش‌فرض 1) در این موضوع کوتاه بیاید و نماینده جدیدی را معرفی کند؛ غرب توانسته است چالش جدی جدیدی را پیش‌روی روحانی در داخل کشور قرار دهد. بدین‌صورت که مخالفت‌ها با روحانی در داخل بیشتر خواهد شد و فشارها بر دولت افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر گستاخی‌ها و توهین‌های دولتمردان آمریکایی در محافل بین‌المللی نیز بیشتر خواهد شد و این حرف تکرار می‌شود که «ما توانستیم ایران را مجبور به عقب‌نشینی کنیم» 

با توجه به آنچه گفته شد دولت جمهوری اسلامی در درجه اول باید بهانه دانستن انرژی هسته‌ای از سوی غربی‌ها را بپذیرد و به سابقه سنگ‌اندازی‌های آمریکایی‌ها توجه کند و آن را به عنوان دال مرکزی گفتمانی خود قرار دهد و از سوی دیگر پیوند زدن مذاکرات با ویزای ابوطالبی را نقشه آمریکایی‌ها برای مخدوش‌کردن مسیر مذاکرات اعلام کند. از سوی دیگر بر سر گزینه خود بایستد تا بتواند محوریت وحدت در کشور را به‌هم برساند تا این موضوع نمادی باشد برای اقتدار جمهوری اسلامی!


Viewing all articles
Browse latest Browse all 168

Trending Articles