با روی کار آمدن دولت نهم در سال 84، آنهم با شعارهایی چون عدالت، سادهزیستی، رسیدگی به مناطق محروم و... طرح سفرهای استانی و پیگیری مستقیم فعالیتهای دولت و طرحهای عمرانی و بازدیدهای رئیسجمهور و هیات دولت از کمبودها روی زبانها افتاد و کمتر از چند ماه برنامهریزی 4 ساله برای دو دور سفر استانی به 30 استان کشور اعلام شد.
سفرهای استانی البته در اسلام سابقه دیرینه دارد و باید ریشه آن را در
صدر اسلام جست؛ جایی که امیرالمومنین علی(ع) به ابنعباس فرماندار مکه
تأکید میکند: «دو طرف روز را به خاطر آنان (مردم) بنشین و با آنان به
گفتوگو برخیز، بین تو و مردم پیامرسانی جز زبانت و دربانی چون چهرهات
نباشد و نیازمندی را از دیدارت محروم مکن.» (نهجالبلاغه، ترجمه انصاریان،
نامه 67،ص 730). البته خود نیز در این مسیر پیشقدم است و به بازرسی از مناطق مختلف حکومت اسلامی میپردازد.
احمدینژاد در آن 4 سال با سفرهای استانی خود و نگاه از نزدیک به مسائل
و مشکلات توانست آبادانیهای فراوانی ایجاد کند و نظر صاحبنظران بسیاری را
به خود جلب و توده مردمی را نیز رضایتمند کند. این موضوع البته از همان
برهه منتقدانی نیز داشت اما علاوه بر حمایت تودههای مردم از این حرکت،
رئیسجمهور سابق مورد حمایت رهبر معظم انقلاب نیز بود، بهگونهای که ایشان
در 9 تیر 1386 در جمع کارگزاران نظام فرمودند: «سفرهاى استانى بسيار كار
خوب و برجسته و لازمى بود و من واقعا تعجب ميكنم كه بعضيها چطور كارى را
كه اينجور واضح است كه خوب است، انكار کرده و زير سوال ميبرند. اين براى
وزرا، براى رئيسجمهور، براى عوامل اجرایى و دولت خيلى زحمت دارد و كار
بسيار طاقتفرسایى است، لكن آنچه محصول اين كار ميشود، عبارت است از روشن
شدن فاصله بين نگاه از دور به حقايق يك كشور و نگاه از نزديك؛ اين، خيلى
فرق ميكند. بنده سالها كار اجرایى كرده و آشنا هستم. دو جور انسان قضايا
را مىبيند: گزارشهاى خوبى كه براى انسان مىآيد؛ گزارشهاى كامل به حسب
ظاهر كه هيچ ايرادى هم ندارد و درست هم هست- گزارشها را انسان ميخواند و
مباحثه هم ميكند- لكن آنچه محصول اين گزارشهاست، با آنچه محصول نگاه از
نزديك است، فاصله بسيار زيادى دارد. ديدن واقعيت، رفتن به مناطقى كه اميد
اين را نداشتند كه مسؤولان بلندپايه حتى به ياد آنها بيفتند، كار خيلى
بزرگى است و اين كار خيلى كار باارزشى است. بعضى از شهرهایى كه مسؤولان
كشور- رئيسجمهور و وزرا- به آنجا رفتند، هرگز در طول اين مدتها شايد يك
مديركل را هم نديده بودند كه برود و از آنها احوالى بپرسد، سوالى بكند اما
ناگهان مىبينند رئيسجمهور جلوى آنهاست! اين، خيلى كار مهمى است. مبادا
اين كار مهم را خراب كنيد. آنچه انجام گرفت، شروع يك حركت مبارك بود اما
بايد اين حركت تا نهايت خط برود تا آن بركات به طور كامل حاصل بشود».
این سفرهای استانی در کنار همه فوایدش در اصلاح و آبادانی کشور باعث شد
احمدینژاد پایگاه رأی قابل قبولی را به دست آورد، بهگونهای که
احمدینژاد 6میلیونی در 27 خرداد 84 به احمدینژاد 24 میلیونی در 22 خرداد
88 تبدیل شد و با یک رأی بالا و متقن به ریاستجمهوری دهم رسید.
بنابر تاکیدات رهبر انقلاب بر ادامه دادن نقاط مثبت دولت نهم و دهم در
دولت یازدهم، حسن روحانی نیز بعد از چند ماه از تصدی ریاستجمهوری اولین
سفر استانی خود را به استان خوزستان انجام داد که به لحاظ ادامه این حرکت
مثبت جای تقدیر برای وی محفوظ است اما آنچه به لحاظ جامعهشناختی از
استقبال رئیسجمهور در استان خوزستان حاصل میشود؛ عدم پایگاه اجتماعی و
فقدان آرای گفتمانی حسن روحانی است.
طبق نظر جامعهشناسان پس از انتخابات سال 88، کشور آرامآرام به سمت یک
تکثرگرایی پیش رفت كه اولین نمود آن در انتخابات مجلس شورای اسلامی نهم با
ظهور دو لیست انتخاباتی در جریان اصولگرایی بروز کرد. اما این تکثرگرایی
به شکل بیشتری در انتخابات ریاستجمهوری 92 نمود یافت، به گونهای که
انتخابات همچون انتخاباتهای 76 (گفتمان آزادی) و 84 (گفتمان عدالت)؛ حول
یک گفتمان ایجاد نشد و حداقل برای انتخابات سه خُردهگفتمان شکل گرفت و در
این بین رئیسجمهور منتخب نیز بدون آرای گفتمانی و پایگاه اجتماعی روی کار
آمده است.
دولت روحانی همانگونه که جامعهشناسان سیاسی مطرح میکنند مستقلا
پایگاه اجتماعی چندانی ندارد و دولتش نیز مخرج مشترک دو دولت سازندگی و
اصلاحات است و آنچه تاکنون از رفتارهای دولت مشاهده شده تصویری غیرواقعی در
یک پروپاگاندای رسانهای بوده تا بتواند روحانی را در سیاست خارجی و روابط
اقتصادی بیشتر بازنمود هاشمی و در فرهنگ و سیاست داخلی و ادبیات به کار
گرفته شده، بازنمود خاتمی نشان دهد. عدم استقبال چندان از رئیسجمهور در
این سفر نیز بر این نکته صحه میگذارد که آرای روحانی گفتمانی نبوده و دولت
برآمده از آن نیز دولت ضعیف پایهای است و به تعبیر دیگر دولت خود را
وامدار جریانهای اصلاحات و کارگزاران میداند.
با توجه به آنکه پروپاگاندای رسانهای اثری است زودگذر و روحانی
نمیتواند خود را همیشه در این قالب نشان دهد، احتمال شکنندگی جریان حامی
دولت نیز بیشتر میشود، چه آنکه در چند هفته گذشته توقیف نشریات و
روزنامهها، توهین به ملت از سوی مشاور عالي رئیسجمهور و توهین اخیر مشاور
ارشد وی به کسانی که در انتخابات روحانی را گزینه مورد نظر خود
نمیدانستند، عدم اجازه به سوال نمایندگان تشکلهای دانشجویی در مراسم 16
آذر دانشگاه شهید بهشتی، نحوه برخورد با مجریان تلویزیون در گزارش صد روزه
و... پالسهایی از نمایان شدن چهره واقعی دولت است.
منتشر شده در روزنامه وطن امروز