1- فرض است بر رئیس قوه مجریه؛ «برجام2» را که «آشتی ملی» نامیده و احتمالا به معنای «توافق با داخل» است از داخل خودشان و کابینهشان و معاونان و مشاورانشان شروع کنند؛ تا دیروز فردی را «قهرمان ملی برجام» ندانند و مدال کذا بر سینه طرف نصب نکنند و امروز بگویند از فلانی نپرسید و از بهمانی بپرسید؛ فلانی کارهای نیست و تحقیرش کنند. در مثل مناقشه نیست اما این رفتار مثل مردی است که از کدخدای ده کتک بخورد اما تلافیاش را سر اهل و عیالش در آورد (اگرچه همه میدانیم که دوران بزن در رو تمام شده و اگر جناب روحانی شأن جمهوری اسلامی و جایگاهی که در آن قرار گرفته را درک کند قطعا طرف مقابل هم جرأت کدخدایی به خود نمیدهد).
2- از ابتدای انقلاب همه میدانستند روحانی سخنور خوبی است و برای همین بود که در محافل مهم و حساس روحانی سخنران میشد؛ از ختم سیدمصطفی خمینی تا حماسه 23 تیر و حمله علیه اراذل و اوباش تطمیعشده اصلاحطلبان برای ضربه به جمهوریت؛ روحانی یکی از گزینههای اصلی سخنرانی بوده است اما امروز دیگر روحانی، تنها یک سخنران نیست، سخنرانی تنها کار رئیسجمهوری نیست! مردم از رئیسجمهوری هم این را نمیخواهند. 2 سال و نیم فرصت مملکتداری را پای مذاکرات گذاشتید و آن روز که مردم توقع تغییرات وعده داده شده از قبل برجام را داشتند، اعلام کردید «برجام را خدا آورد»؛ گفتید «برجام را کسی با چشم بد نگاه نکند»، حالا هم امروز اعلام میکنید «برجام مثل آفتاب تابان است اما اگر کسی چشم خود را ببندد، فکر میکند شب است؛ چشمها را باید باز کرد.» اما اینها تنها در قالب صحبتهای همان سخنور کارآیی دارد و در قالب رئیس قوه مجریه اگر فاقد کارآمدی نباشد، جز تیتر رسانههای حامی و همسو حاصل دیگری ندارد.
3- اما کلاس سخنوری همراه با واقعبینی را در نشست خبری اخیر، آن خبرنگار خبرگزاری خارجی به روحانی داد وقتی به او گفت: «حقیقت آن چیزی نیست که ما میگوییم بلکه حقیقت آن اتفاقی است که در واقعیت میافتد؛ اینکه من بگویم صدای بلندگو واقعیت نیست، بلکه هر وقت من به تریبون کوبیدم [تق تق] این واقعیت دارد؛ اقتصاد هم از این مقوله خارج نیست؛ آنقدر که برجام در نهاد ریاستجمهوری زنده و پویا و کارآمد است، در اقتصاد، در بازار و در بین مردم کارآمد نیست». به نظر میرسد جناب روحانی عمیقا در نقش سخنران دهه 70 فرو رفته و واقعیتهای بیرونی را فراموش کرده و هنوز نفهمیده که 2 سال و نیم است سکان اجرایی کشور دست او است و مردم از وی توقع کارآمدی و حل مشکلات اقتصادی را دارند؛ نه سخنرانی و آب و تاب و دادن القاب هر روز سنگینتر از دیروز به «برجام»ی که مردم ذرهای آن را در بهبود اموراتشان حس نمیکنند.
4- اساتید جامعهشناسی معتقدند قوه مجریه از
3 سطح تعامل و ارتباط با اجتماع میتواند برخوردار باشد؛ یک سطح تعامل این است که دولت بهطور مستقیم با بدنه اجتماع ارتباط برقرار کند و روابط نزدیک با آحاد جامعه و افراد و گروههای منتخب جامعه داشته باشد؛ سطح دوم تعامل قوه مجریه و جامعه ارتباط از طریق «کارآمدی و کارآیی» یا پاسخی است که به انتظارات و نیازهای جامعه در عمل میدهد بدین معنا که انتظارات مردم از طریق کارآیی و توانمندی دولت برآورده میشود و از طریق حل مشکلات، دولت با مردم ارتباط برقرار میکند. سطح سوم هم سطح رسانه است که دولت جناب روحانی عمدتا تعاملش با جامعه از طریق رسانههاست و گسترش رسانهها و صورتبندیهای جدید رسانهای مثل شبکههای اجتماعی(فیسبوک و توئیتر و...) هم در این امر به دولت کمک کرده است. جناب روحانی با این منطق رفتاری همواره در سطح سوم قرار دارد و در مقام یک واعظ پشت تریبون؛ تنها بیانکننده صفات خوب از برجام است، حال آنکه این صفات هیچکدام برای مردم عیان نشده و شاید هم قرار نیست که عیان شود!
5- آخرالامر باید گفت؛ بعد از گذشت 2 سال و نیم از عمر دولت یازدهم، بعد از 2 سال و نیم مذاکره و تصویب برجام، پس از تلاشهای یک ساله برای دستیابی به مجلسی پیرو دولت، امروز به ایستگاه پایانی سال همدلی و همزبانی رسیدهایم و مردمی که در تمام مراحل همدلی و همزبانی خود را به بهترین نحو به جمهوری اسلامی نشان دادهاند، منتظرند دولت هم حل اموراتشان را مسجل کند و این مساله به تعویض و تعلیق آینده نیفتد. برای روحانی از شیخ اجل باید بخوانیم که نغزترین نکات را در زیباترین قالب بیان میدارد و میگوید «کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق/ تا دمی چند که مانده ست، غنیمت شمرند»؛ ساعت شنی برای روحانی از 24 خرداد 92 چرخانده شده و شنها آرامآرام به نیمه پایینی فروریخته و اکنون اقل آنها مانده و فرصت خدمت در سراشیبی قرار گرفته است؛ روحانی چه از جایگاه قانونی و وظیفهای و چه از نعمت فرصت خدمتی که ملت به او عطا کرده است باید نگاههای سیاسی را کنار بگذارد و تنها به فکر خدمت باشد که «بادِرِ الفُرصَهَ قبلَ أن تکونَ غُصّه». جناب روحانی! «فرصت را دریاب، پیش از آنکه به اندوه تبدیل شود» و فرصت خدمت از شما گرفته شود!