در «چگونهديدنِ کربلا»؛ اگر جايگاه مناجاتهاي شب عاشورا درست ديده نشود، هرگز کربلا ديده نشده است و هرگز راز نشاط و اميدواري حسين؛ در بعد از ظهر عاشورا فهميده نخواهد شد و از حادثه کربلا که بايد تا ابد جان ما را گرم نگه دارد محروم ميشويم. شب عاشورا امام حسین (ع) نشسته بود و مشغول تعمیر شمشیر خویش بود و در این ضمن اشعاری را زیر لب زمزمه می کرد:
یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ
کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ
مِن طالب وَ صاحِب قَتیل
وَ الدَّهرُ لا یَقنَــــعُ بِالبَـــدیلِ
و کُلُّ حَیٍّ سالِکٍ سَبیل
ما اَقربَ الوَعدُ اِلَی الرَّحیــلِ
وَ اِنَّما الاَمرُ اِلَی الجَلیـــــــلِ
"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کشتی. آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد. به راستی که پایان کار در دست خدای شکوهمند است و هر زنده ای باید این راه را طی کند."